سیری در (اصطلاح نامه علوم قرآنی)1 رضایی کرمانی، محمد علی

اصطلاح نامه علوم قرآنی, شورای علمی اصطلاح نامه مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی, دفتر تبلیغات اسلامی, قم, 1376ش, 18«468ص, رحلی.2

اصطلاح (Term) واژه یا عبارتی مشخص است که برای گروهی از مردم معنای محدودی داشته و با معنای لغوی خود پیوند ویژه ای پدید آورده است.3 و اصطلاح نامه (THESAURUS) عبارت است از یک واژگان ساخت دار که روابط بین مفاهیم را از طریق تعیین روابط بین اصطلاحاتی که بیان کننده آن مفاهیم هستند, ارائه می کند.4

از این رو, اصطلاح نامه در حقیقت با واژه نامه, لغت نامه, سر عنوان موضوعی, و نمایه, جدایی آشکاری دارد, هرچند همگی در یک حوزه مشخص از علوم بشری و در یک شاخه مشخص از علم قرار می گیرند.5

از مشهورترین اصطلاح نامه ها, اصطلاح نامه یونسکو [Unesco thesaurus (با ویرایش های گوناگون)] درباره اطلاعات علمی ـ فنی, اصطلاح نامه اریک (Thesaurus of Eric) درباره تعلیم و تربیت, و به زبان فارسی, اصطلاح نامه فرهنگی فارسی (اصفا) و اصطلاح نامه نظام مبادله اطلاعات (نما), [ترجمه اصطلاح نامه اسپاینز, ویرایش دوم اصطلاح نامه یونسکو] است.6

اصطلاح نامه نویسی در حوزه علوم و معارف اسلامی از پژوهش هایی بوده است که همگان از دیرباز ضرورت تدوین آن را پی برده و شاید گام هایی لرزان در آن مسیر پیموده بودند, ولی گستردگی علوم اسلامی و اختلاف آرا و فراوانی منابع و مآخذ, لزوم یک پروژه ملی را برای این امر طلب می کرد که در دستور کار بودجه ملی کشور در زمینه پژوهش های ملی قرار گیرد تا با یاری همه متخصصان و اندیشمندان حوزه و دانشگاه, این مهم جامه تدوین به خود گیرد.

مرکز مطالعات و تحقیقات اسلامی وابسته به دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیّه قم, در این مسیر نخستین گام را پیش نهاد و پژوهش و تدوین این پروژه بزرگ پژوهشی را پذیرفت. طرحی که هم اینک یکی از محصولات آن (اصطلاح نامه علوم قرآنی) در دسترس قرآن پژوهان و دوستداران علوم قرآنی قرار گرفته است.7

ساختار (اصطلاح نامه علوم قرآنی)8

کتاب با یک مقدمه نسبتاً طولانی (87ص) و در سه بخش سامان یافته است. در مقدمه از اصطلاح, اصطلاح نامه, تاریخچه آن, فرق آن با واژه نامه و لغت نامه, اصطلاح نامه های انگلیسی و فارسی, اصطلاح نامه علوم اسلامی, و اصطلاح نامه علوم قرآنی و… سخنانی آورده شده که سودمند, خواندنی و برای راهیابی به کتاب ضروری است; ولی از ریزه کاری های تدوین کتاب و پذیرش و ردّ برخی از اصطلاحات و نکات مهم درباره برخی از ارتباطات منطقی اصطلاحات, سخن به میان نیامده است, از این رو خواننده باید خود از استقرای سیره عملی کتاب به برخی از قواعد تدوین آن دست یابد.

بخش اول کتاب, نمایش الفبایی اصطلاحات است که صفحات ـ323 کتاب را به خود اختصاص داده است. در این بخش همه اصطلاحاتِ پذیرفته شده, براساس حروف الفبا, سامان یافته و در زیر بخش هر اصطلاح مرجّح (اصطلاحی که نسبت به مترادفاتش رجحان دارد) به تناسب, اصطلاحات رأس, وابسته, اعمّ, اخصّ, غیر مرجّح و نیز یادداشت دامنه (توضیح مختصر درباره اصطلاح) و عبارت راهنما, آورده شده است, مانند:

آیات

[یادداشت دامنه] ی.د: اسامی آیات قرآنی که به لحاظ مورد, اخص آیاتند به مدخل اسامی آیات ارجاع داده شده است.

[اصطلاح غیر مرجّح] بج: آیه

[اصطلاح اعمّ] ا.ع: تقسیمات شکلی قرآن

[اصطلاح أخص] ا.خ: آیات آفاقی

[و (60) اصطلاح اخصّ دیگر]

[اصطلاح وابسته] ا.و: آخرین آیه

[و (25) اصطلاح وابسته دیگر]9

در زیر هر اصطلاح غیر مرجّح (اصطلاحی که شهرت آن به گونه ای نیست که رجحان داشته باشد) نیز تنها اصطلاح مرجّح (مترادف و شبه مترادف غیر مرجّح) با علامت اختصاری (بک) آورده شده است,10 مانند:

آیه تسمیه بک: آیه بسمله

القاب آیات بک: اسامی آیات11

آگاهی از چگونگی ارتباطات ششگانه اصطلاحات با یکدیگر بسیار سودمند و مفید است و در حقیقت, هنر اصطلاح نامه, همین نمایش اصطلاحات اعم, اخص, وابسته, رأس و غیر مرجح, برای اصطلاح مرجّح است. و نیز سختی کار در تدوین اصطلاح نامه, همان ایجاد روابط منطقی و نظام مند در میان اصطلاحات است که با نوعی اجتهاد خاص از جانب اصطلاح نامه نویسان و به کارگیری سیستم منطقی, می توان به آن دست یافت.

بخش دوم کتاب که نمایش دومی از همان اصطلاحات بخش اول است, با عنوان (نمایش نظام یافته) صفحات 325ـ442 را به خود اختصاص داده است.

در این بخش یازده رده عمده علوم قرآنی که اساس کار نویسندگان اصطلاح نامه بر آن استوار بوده, به گونه الفبایی ردیف شده است و در زیر هر بخش, اصطلاحات آن به صورت الفبایی آمده است, از این رو همه اصطلاحات علوم قرآنی را به گونه الفبایی (در یک فهرست) در این بخش نمی توان یافت, افزون بر آن که اصطلاحات اعمّ و اخصّ در زیر هر اصطلاحِ مرجّح نیامده است, و اصطلاحات غیر مرجّح در ردیف اصلی الفبایی هر رده (با حروف درشت) نمایش داده نشده, بلکه در زیر اصطلاح مرجّح آمده است. به سخن دیگر, در زیر بخش هر اصطلاح, علایم اختصاری (بک), (ا.ع), (ا.خ) دیده نمی شود.

ییازده رده عمده پذیرفته شده در این اصطلاح نامه که مجموعه اصطلاحات علوم قرآنی در زیر بخش این یازده رده فهرست می شوند, بدین گونه است: شناخت اسلوب ادبی قرآن, شناخت اعجاز قرآن, شناخت اوصاف و فضایل قرآن, شناخت تاریخ قرآن, شناخت ترجمه و مترجمان قرآن, شناخت تفسیر و مفسران, شناخت تقسیمات قرآن, شناخت دلالت الفاظ قرآن, شناخت قراءات و قراء, شناخت قراءت و تجوید قرآن, شناخت کلمات و حروف قرآن.12

در بخش سوم کتاب که صفحات 445ـ 468 را دربر گرفته است, نمایش سلسله مراتبی اصطلاحات به چشم می خورد. این بخش شبیه (نمایش نظام یافته) است, با این تفاوت که تنها رابطه اعم و اخص اصطلاحات به شکل دوبعدی (حاکم و تابع) ترسیم شده است, بدین گونه:

علوم قرآنی

. شناخت اسلوب ادبی قرآن

.. اسلوب بلاغی قرآن

... اسلوب بدیعی قرآن

.... ابداع13

[و ده ها اصطلاح دیگر]

بخش دوم و سوم کتاب در راهیابی به چگونگی ارتباط بین اصطلاحات (ترسیم درختی) بسیار کارساز, سودمند و دیدنی است.

امتیازات (اصطلاح نامه علوم قرآنی)14

1. نخستین اصطلاح نامه علوم قرآنی در حوزه فرهنگی عرب زبانان و فارسی زبانان است.

2. استخوان بندی علوم قرآنی را به نمایش می گذارد.

3. رابطه اصطلاحات مترادف, اعم, اخص و وابسته را با یکدیگر تبیین می کند.

4. مفاهیم علوم قرآنی را ـ که نهفته در پشت اصطلاحات است ـ به ذهن خواننده انتقال می دهد.

5. نویسندگان مقالات و کتاب های علوم قرآنی را یاری رسانده, در پژوهش های گسترده علوم قرآنی و تدوین پایان نامه ها, سودمند و کارساز است.

6. در تدوین دایرةالمعارف علوم قرآنی, و یافتن مدخل های مناسب, کارساز و همراه است.

7. مدرّسان علوم قرآنی را در طرح بحث های گوناگون یاری می رساند.

8. راه را برای نمایه سازان متون علوم قرآنی (و دیگر متون دارای بحث های علوم قرآنی) هموار می کند.

کاستی های (اصطلاح نامه علوم قرآنی)

الف. کاستی های منابع و مآخذ (اصطلاح نامه)15

آن گونه که از فهرست منابع و مآخذ (کتابنامه) برمی آید, در تدوین این اصطلاح نامه از حدود 270 عنوان کتاب بهره برداری شده است که بعد از جستجو و تأمل در آن, کاستی های زیر به چشم آمد:

1. با توجه به گستردگی مباحث علوم قرآنی و نیز فراوانی اصطلاحات آن, لزوم بهره گیری از منابع و مآخذ گسترده, براساس یک تقسیم منطقی و نظام مند احساس می شود. شاید توان گفت که مآخذ این کتاب نسبتاً محدود بوده و بر رده های یازده گانه پذیرفته شده علوم قرآنی ـ که تدوین این اصطلاح نامه

بر آن اساس است و نیز دیگر مفاهیم عمده علوم قرآنی ـ سرشکن نشده است; مثلاً حدود پنجاه اصطلاحِ (مرجّح, غیر مرجّح, اعم, اخص, وابسته) درباره (ناسخ و منسوخ) در اصطلاح نامه وجود دارد که از شانزده عنوان کتاب اختصاصی (نسخ) استخراج شده است (بجز کتاب های عمومی علوم قرآنی ). این بهره گیری و استحصال براساس شمارش کتاب ها و تعداد اصطلاحات, منطقی و پذیرفتنی است, ولی از تفاسیر کامل قرآن فقط به هشت عنوان تفسیر برمی خوریم و یا از مجموع منابع و مآخذ, حدود پنجاه عنوان کتاب را نوشته دانشمندان علوم قرآنی متقدم می یابیم (حدود 15%). همچنین در بحث (قراءات و تجوید قرآن) فقط دو کتاب اختصاصی از متقدمان را می یابیم.

پرواضح است برای مقایسه اصطلاحات تخصصی یک علم در گذشته و حال, نگریستن در منابع متقدمان, متأخران و معاصران, برای دستیابی به سیر تطور و تحول اصطلاحات (در صورت وجود آن) و اطمینان از صحت و استاندارد اصطلاح, امری ضروری و منطقی است.

2. در فهرست مآخذ به کتاب هایی برمی خوریم که ترجمه متون تخصصی قرآنی است, از این رو از متن اصلی آن استفاده نشده است; مثلاً از ترجمه های کتاب های (حقائق هامة حول القرآن الکریم, سید جعفر مرتضی عاملی), (المعجزة الکبری, محمد ابوزهره), (التصویر الفنی فی القرآن) و (فی ظلال القرآن, سید قطب) اصطلاحات و مفاهیم, استخراج شده, ولی دست کم در کنار ترجمه به متون اصلی نگریسته نشده است, زیرا چه بسا مترجمی در برگردان اصطلاح به فارسی و معادل یابی آن دقت شایسته را به کار نبسته است, چون هدف اصلی او ترجمه متن است, نه گذاردن برابرِ مناسب برای هر اصطلاح.

3. برخلاف آنچه در مقدمه کتاب آمده است, از فهرست مآخذ چنین برمی آید که در تدوین اصطلاح نامه, از لغت نامه ها, فرهنگ ها, دایرةالمعارف ها, کتابشناسی ها (قرآنی و یا علوم قرآنی), معجم ها, و فهرست موضوعی تفاسیر به ندرت استفاده شده است.16

4. از تلاش های مؤسسات و مراکز پژوهشی که به گونه تخصصی و یا عمومی درباره علوم قرآن پژوهش هایی را اندوخته اند, بهره چشمگیری نبرده است.17

ب. حذف بسیاری از اصطلاحات و مفاهیم علوم قرآنی

در یک بررسی منطقی و مقایسه اصطلاحات با یکدیگر و ارتباط بین آنها, و با نگریستن در چند مأخذ علوم قرآنی, درمی یابیم که اصطلاحات فراوانی آورده نشده است, چه اصطلاحات مرجّح (توصیفگر), چه اصطلاحات غیر مرجّح (غیر توصیفگر), و چه اصطلاحاتی که آوردن آنها با سبک و سیاق اصطلاح نامه ـ آن گونه که در مقدمه آمده و از سیره عملی آن پیداست ـ سازگار است.

1. حذف اصطلاحات مرجّح (توصیفگر)

برخی از اصطلاحات مرجّح (توصیفگر) ـ که دیگر اصطلاحات مترادف به آنها ارجاع داده می شود ـ آورده نشده و بدیهی است در این گونه موارد, اصطلاحات غیر مرجّح نیز که ممکن است در یک مورد فراوان باشد, به پیروی از اصطلاح مرجّح ذکر نشده است. در نمونه هایی که یادآور می شویم برخی از اصطلاحات مرجّح, بسیار مشهور و در مآخذ, فراوان آمده است و برخی دیگر شهرت کمتری دارد. اینک واژه هایی را که در یک بررسی به نبود آنها پی بردیم, فهرست گونه یادآور شده و به برخی از مآخذ آنها اشاره می کنیم.

اتجاهات تفسیری (گرایش های تفسیری)

اختلاف رسم الخط مصاحف عثمانی

اختلاف مفسرین

أفراد قرآن18

أشدّ آیات

أعظم آیات

أتقی آیات

أخوف آیات

أرجی آیات

أحبّ آیات

أعدل آیات

أشکل آیات

اعجاز عدم تناقض قرآن

اسرائیلیات

افضل قراءات

ائتلاف19

تفسیر اتباع تابعین (تفسییر تابعین تابعین)

بیت المعمور

تفسیر کبیر (مبسوط)

تفسیر وسیط

تفسیر وجیز (مختصر)

سیاق آیات

بدء الوحی (آغاز وحی)

رسم الخط سلطانی (رسم سلطانی, خط سلطانی, قرآن سلطانی)

تذهیب قرآن

تاریخ تذهیب قرآن

تاریخ چاپ قرآن

جبرئیل (فرشته وحی)

اجتهادیت ترتیب سور

اجتهادیت ترتیب آیات

اجتهادیت اسامی سور

توقیفیت ترتیب سور

توقیفیت ترتیب آیات

توقیفیت اسامی سور

تصحیف

حلیة القرآن

تجرید القرآن

تجرید مصاحف

روایت ورش از نافع20

روایت حفص از عاصم

مراعاة النظیر (توافق, تناسب)21

تفسیر جامع22

مشکل اعراب قرآن

تحسین رسم الخط مصاحف

هرچند برخی از اصطلاحات یاد شده در نگاه نگارنده اصطلاح نبوده و یا از اصطلاحات رایج نیست, ولی آوردن آنها با سبک و سیاق (اصطلاح نامه علوم قرآنی) سازگار است, از این رو به توضیح چند مورد از این دست اشاره می کنیم.

در حذف (الف) به 22 اصطلاح مرکب برمی خوریم که با واژه (اختلاف) شروع شده است, همچون: (اختلاف لغات), (اختلاف قراءات در حرکات), (اختلاف قراءت نبی(ص), و…23; از این رو سزاوار است دو اصطلاح (اختلاف مفسرین) و (اختلاف رسم الخط مصاحف عثمانی) که در مآخذ فراوان آمده است, فهرست شود.

همچنین در حرف (الف), اصطلاح (أفضل آیات) را می بینیم,24 از این رو اصطلاحات (أشد آیات), (اعظم آیات) و… و یا برابرهای فارسی آنها, سزاوار است در اصطلاح نامه آورده شود, زیرا در منابع علوم قرآنی این اصطلاحات در یک فصل و در یک ردیف آمده است.25

2. حذف اصطلاحات غیر مرجّح (غیر توصیفگر)

در اصطلاح نامه برای یک اصطلاح مرجّح (توصیفگر), چندین اصطلاح مترادف و شبه مترادف ردیف شده و همگی آنها به اصطلاح مرجّح ارجاع شده است, از این رو یاد کردن از همه اصطلاحات مترادف و شبه مترادف مشهور (غیر مرجّح) ضروری است. ولی پس از بررسی روشن می شود که اصطلاحات غیر مرجّح فراوانی وجود دارد که به اصطلاح مرجّح ارجاع نشده است. برای نمونه به فهرست زیر بنگرید:26

اصول تفسیر , قواعد تفسیر

اشباه و نظایر , وجوه و نظایر

احرف سبعه , سبعة احرف

احکام قرآن , آیات الاحکام

فقه قرآن , آیات الاحکام

ادوات تدوین قرآن , وسایل کتابت قرآن

ابزار کتابت قرآن , وسایل کتابت قرآن

استظهار قرآن , جمع قرآن

أشباه , آیات مشتبه

الفاظ غیر حجازی قرآن , کلمات غیر معرّب قرآن

الفاظ غیر معرّب قرآن , کلمات غیر معرّب قرآن

انقطاع وحی , فترت وحی

اوائل سور , فواتح سور

ایحاء , وحی

انزال قرآن , نزول قرآن

آخرین آیه منسوخ , آخر مانسخ

آیات جهاد , آیات حربی

احتباک , حذف احتباک

اختزال , حذف اختزال

اقتطاع , حذف اقتطاع

اکتفا , حذف اکتف

أقصر آیات , کوتاه ترین آیه

أقصر سوره , کوتاه ترین سوره

اسلوب سور مکی , ضوابط سور مکی

ویژگی های سور مکی , ضوابط سور مکی

اسلوب سور مدنی , ضوابط سور مدنی

ویژگی های سور مدنی , ضوابط سور مدنی

شکل , اعراب قرآن

فرش الحروف , فرش قرائی

پایه های اعجاز قرآن , وجوه اعجاز قرآن

رسم الخط عثمانی , رسم عثمانی

خط عثمانی , رسم عثمانی

شناخت قرآن , شناخت تاریخ قرآن

نزول تنجیمی , نزول تدریجی

غرائب قرآن , غریب قرآن

معانی القرآن , تفسیر قرآن

تجزئة القرآن , اجزاء قرآن

تفسیر محمود , تفسیر ممدوح

تناسق آیات , تناسب آیات

وجوه قرآن , وجوه و نظایر قرآن

تفسیر بلاغی , تفسیر ادبی

تفاسیر بلاغی , تفاسیر ادبی

مفسران بلاغی , تفاسیر ادبی

حروف تهجی قرآن , حروف مقطعه قرآن

حروف هجاء قرآن , حروف مقطعه قرآن

حروف رمزی قرآن , حروف مقطعه قرآن

سر سوره ها , حروف مقطعه قرآن

تحزیب قرآن , احزاب قرآن

توجیه قراءات , حجیت قراءات

تحریف ناپذیری قرآن , عدم تحریف قرآن

مانند ناپذیری قرآن , اعجاز قرآن

رسم الخط معاصر , رسم معاصر

خواتیم سور , خواتم سور

قوارع قرآن ,آیات قوارع

ییادآور می شویم که برای نام بردن هریک از این اصطلاحات, استدلالی وجود دارد که برای اختصار از آوردن آن خودداری می کنیم, ولی برای نمونه چند مورد را با استدلال بیان می کنیم.

برای (حروف مقطعه قرآن), اصطلاح غیر مرجّح (فواتح حروف مقطعی قرآن) در کتاب آورده شده و به آن ارجاع گردیده است, در حالی که (حروف هجاء قرآن), (حروف رمزی قرآن), (حروف تهجی قرآن) به عنوان اصطلاح غیر مرجّح پیشگام است و در منابع علوم قرآنی فراوان به آنها اشاره شده است.

همچنین اصطلاحات (اصول تفسیر), (اشباه و نظایر), (وجوه قرآن), (احرف سبعه), (احکام قرآن), (فقه قرآن), (شناخت قرآن), (غرائب قرآن), (معانی القرآن), افزون بر استعمال فراوان آنها در منابع علوم قرآنی, عنوان ده ها کتاب و مقاله است که در همه کتابشناسی های مشهور علوم قرآنی می توان به نام آنها برخورد.

3. حذف اصطلاحات (مرجّح و غیر مرجّح) که آوردن آنها با روش عملی کتاب سازگار است.27

هرچند در مقدمه کتاب از ریزه کاری های تدوین کتاب و گزینش اصطلاحات سخن به میان نیامده است, ولی از بررسی سیره عملی کتاب, می توان به قواعدی در این باره دست یافت.

برای نمونه پس از بررسی حدود 25 صفحه از کتاب و مقایسه اصطلاحات با یکدیگر, فهرستی نزدیک به دویست اصطلاح به دست می آید که در اصطلاح نامه نیامده است.

در صفحات 176ـ186 و 303ـ307 کتاب, اصطلاحات مرکب فراوانی می بینیم که با واژه های (تفسیر), (تفاسیر) و (مفسران) شروع شده است. از (تفسیر) معنای مصدری آن, و از (تفاسیر) کتاب های تفسیر, و از (مفسران) نویسندگان کتاب های تفسیر اراده شده است. پس از مقایسه این اصطلاحات مرکب درمی یابیم که اصطلاحات فراوانی حذف و شبیه به آنها یاد شده است, در حالی که ظاهراً هیچ استدلالی در آوردن یک اصطلاح و نیاوردن یک اصطلاح شبیه به آن وجود ندارد; مثلاً (تفسیر ادبی), (تفاسیر ادبی) و (مفسران ادبی) را می یابیم, ولی در کنار آن فقط به (تفسیر قرآن به قرآن) و (تفاسیر قرآن به قرآن) برمی خوریم و اصطلاح (مفسران قرآن به قرآن) را نمی یابیم. شمار این گونه اصطلاحات یاد نشده در این بخش, حدود 75 مورد است که به برخی از آنها اشاره می شود: تفاسیر بیانی قرآن, تفاسیر تابعین, تفاسیر دوران نهضت های اصلاحی, تفاسیر رمزی, تفاسیر تابعین تابعین, تفاسیر احکام قرآن, تفسیر احکام قرآن, مفسران عصر جدید, تفسیر تابعین شیعه, تفاسیر تابعین شیعه, تفسیر اصحاب ائمه, مفسران دوران نهضت های اصلاحی, تفسیر اتباع تابعین, مفسران فقهی, و….

همچنین در صفحات 162ـ16 و 285ـ 288 اصطلاحات مرکب فراوان دیگری می بینیم که با واژه های (ترجمه های) و (مترجمان) شروع شده است, مانند: (ترجمه های آسیایی قرآن), (مترجمان آسیایی قرآن) و یا (ترجمه های آلبانیایی قرآن), (مترجمان آلبانیایی قرآن) و… ولی41 اصطلاح (ترجمه های… قرآن) وجود دارد که اصطلاح (مترجمان… قرآن) برای آن آورده نشده است که شش اصطلاح از این شمارش, مفهوماً از بحث خارج است, ولی 35 اصطلاح دیگر با ترکیب (مترجمان… قرآن) حذف شده است, در حالی که در مآخذ ترجمه قرآن, از آن مترجمان و یا اصطلاح (مترجمان… قرآن) نام برده شده است. برخی از آنها این گونه اند: مترجمان اردویی قرآن, مترجمان پشتویی قرآن, مترجمان ترکی قرآن, مترجمان لاتینی قرآن, مترجمان کلاسیک قرآن, مترجمان کردی قرآن, و….

اگر گفته شود که این اصطلاحات اخص بوده و در اصطلاحات أعم, تنها واژه (مترجمان) آورده شده است, ظاهراً نیکو به نظر نمی رسد, افزون بر آن که به این موارد در هیچ جا از کتاب اشاره نشده است تا استفاده کننده با پیش فرض های اصطلاح نامه نویسان آشنا گردیده باشد.

در همین جا یادآور می شویم, با تورق و جستجو در چهار کتاب درباره ترجمه قرآن و تاریخ آن,28 حدود هشتاد اصطلاح مرجّح و غیر مرجّح به دست آمد که سزاوار بود ـ با توجه به سبک و سیاق اصطلاح نامه ـ از آنها یاد گردیده و در اصطلاح نامه فهرست می شد. برخی از آن اصطلاحات این گونه است:

ترجمه های سریانی قرآن, مترجمان سریانی قرآن, ترجمه های ارمنی قرآن, مترجمان ارمنی قرآن, ترجمه های ازبکی قرآن, مترجمان ازبکی قرآن, ترجمه های عبری قرآن, مترجمان عبری قرآن, ترجمه های ترکمنی قرآن, مترجمان ترکمنی قرآن, ترجمه های کشمیری قرآن, مترجمان کشمیری قرآن, ترجمه های ویتنامی قرآن, مترجمان ویتنامی قرآن, ترجمه های بوسنی قرآن, مترجمان بوسنی قرآن, ترجمه های بلوچی قرآن, مترجمان بلوچی قرآن. ولی در اصطلاح نامه حدود 65 ملیت, زبان و لهجه دنیا در قالب اصطلاحات (ترجمه های… قرآن) و (مترجمان… قرآن) فهرست شده است, و از موارد یاد شده و نیز ادامه آن, اصطلاحی آورده نشده است.

ج. ناهماهنگی در سیستم ارجاعات

سیستم ارجاعات در فرهنگ ها, دایرةالمعارف ها, فهرست ها و اصطلاح نامه ها دارای دو فایده اصلی است: اول آن که خواننده را با اصطلاحات مترادف و شبه مترادف آشنا می کند; دیگر آن که در صورت تبادر یک اصطلاح غیر مرجّح در ذهن خواننده, به آسانی می تواند با سیستم ارجاع به اصطلاح مرجّح انتقال یابد; مانند: اعجاز ادبی قرآن , اعجاز بیانی قرآن (بک: اعجاز بیانی قرآن).

آن گونه که از آمار داده شده در مقدمه کتاب برمی آید,29 تقریباً برای هر اصطلاح مرجّح (توصیفگر) به طور میانگین, دو اصطلاح غیر مرجّح (غیر توصیفگر) وجود دارد, ولی با نگرش و جستجو در کتاب و بررسی سیره عملی آن, دیده می شود که اصطلاحات غیر مرجّح براساس یک تقسیم منطقی و برگرفته از نوع کاربرد اصطلاحات, انجام نپذیرفته است; مثلاً در بحث ترجمه قرآن, اصطلاح (ترجمه لفظی قرآن) به عنوان اصطلاح مرجّح شناخته شده و اصطلاح دیگر, غیر مرجّح (مترادف و شبه مترادف), و به اصطلاح مرجّح با علامت اختصاری (بک) ارجاع شده است, بدین گونه: ترجمه تحت اللفظی قرآن, ترجمه ادبی قرآن, ترجمه ادیبانه قرآن, ترجمه مساوی قرآن, ترجمه حرفی قرآن, ترجمه ظاهری قرآن, ترجمه مقید قرآن, ترجمه کلمه به کلمه قرآن, ترجمه لفظ به لفظ قرآن.

این نوع سیستم ارجاع, حکایت از گستردگی ارجاعات دارد, ولی درباره همه اصطلاحات ـ با وجود مترادفات فراوان آنها در منابع ـ این گونه اعمال نشده است. نمونه هایی که در زیر بند (ب) (شماره های 2و3) آورده شد, بخشی از این مصادیق است.

همچنین در نمونه های فراوانی, اصطلاحاتی که مطابق با قواعد عربی به (ین) جمع بسته شده اند, به اصطلاحات مترادفی که در فارسی با (ان) جمع بسته می شوند, ارجاع شده است, مانند: (حافظین قرآن) بک: (حافظان قرآن), (مترجمین قرآن) بک: (مترجمان قرآن), ولی این نوع ارجاع اگر هم صحیح باشد (آن گونه که در برخی از اصطلاح نامه های بین المللی, تفاوت رسم الخط برخی از کلمات لحاظ گردیده است), نیاز به یک روند منطقی و منظم دارد; به عنوان نمونه بنگرید:

اصطلاحات (مترجمان… قرآن) حدود 48 بار به کار رفته است, ولی فقط چهار بار اصطلاح (مترجمین… قرآن) به (مترجمان… قرآن) ارجاع شده است, بدین گونه: مترجمین آسیایی قرآن, مترجمین اروپایی قرآن, مترجمین افریقایی قرآن, مترجمین قرآن, و اصطلاحات دیگر ارجاع نشده است. اگر گفته شود که این چهار نمونه, اصطلاح اعمّ (ا.ع) بوده, از این رو ارجاع در آنها آورده شده است, در جواب می گوییم که اصطلاح (مترجمین قرآن) نسبت به همه 47 اصطلاح دیگر اعمّ است و اصطلاحات (مترجمین آسیایی قرآن), (مترجمین اروپایی قرآن), (مترجمین آفریقایی قرآن) أخص است, هرچند نسبت به اصطلاحات زیر بخش خود, اعمّ هستند. افزون بر آن که این نوع اعمال سلیقه, در مقدمه برای خواننده توضیح داده نشده است. نیز اگر گفته شود که در مآخذ علوم قرآنی, فقط به همین چهار اصطلاح برخورد شده که با (ین) جمع بسته شده, می گوییم که در مآخذ (اصطلاح نامه علوم قرآنی), اصطلاحات (مترجمین فرانسوی قرآن), (مترجمین آلمانی قرآن), (مترجمین انگلیسی قرآن), (مترجمین ایتالیایی قرآن), و… به چشم می خورد.31

همچنین دو اصطلاح (تراجم قرآن) و (تراجم قدیم قرآن) به اصطلاحات (ترجمه های قرآن) و (ترجمه های قدیمی قرآن) ارجاع شده است, ولی ده ها اصطلاح دیگر, همچون:

(تراجم جدید قرآن), (تراجم اروپایی قرآن) که در مآخذ اصطلاح نامه آمده, به اصطلاح مرجّح ارجاع نشده است, از این رو آوردن دو اصطلاح یاد شده در اصطلاح نامه ترجیح بدون مرجّح است.32

و یا اصطلاحات مرکّب فراوانی, با پیش واژه (مفسران) آورده شده که حتی یک مورد (مفسرین) به آن ارجاع نشده است. در این بخش نمونه هایی از این دست بسیار فراوان است که به یک سیستم منطقی تدوین شده, نیاز دارد.

د. استاندارد نبودن برخی از اصطلاحات

هرچند ممکن است برخی از قرآن پژوهان با توجه به تعریف خاصی که از اصطلاح پذیرفته اند, موارد فراوانی از واژه های اصطلاح نامه را (اصطلاح) به شمار نیاورند, ولی با توجه به این که در اصطلاح نامه ها یک نوع توسع معنایی در کاربرد اصطلاح می بینیم, از این رو شمارش بسیاری از اصطلاحات, از تعریف اصطلاح بیرون نیست, هرچند که موارد غیر استاندارد در این اصطلاح نامه هم کم نیست, مانند: خضوع و خشوع هنگام قراءت (ص202), خلوص نیت در قراءت (ص206), صورت انسانی جبرئیل (ص244), طهارت جسم و روح هنگام قراءت (ص24), سکوت هنگام استماع قرآن (ص215), فضیلت تعلیم و تعلم در قرآن (ص257), مصحف مسجد اعظم قرطبه (ص302), اجرت تعلیم و تعلم قرآن (ص114), نارسایی در ضبط قراءات (ص312), و مکان های فضیلت قراءت قرآن (ص30), و….

هـ. گستردگی نابهنجار اصطلاحات کمکی (چک لیست) و اصطلاحات مرکب

اصطلاح مرکب به اصطلاحی گفته می شود که از ترکیب چند واژه ساخته شده باشد, چه هر واژه آن, اصطلاح مستقلی باشد, مانند: آیات مدنی قرآن, و چه واژه آغازین آن, اصطلاح کمکی باشد, مانند: ادله نسخ. در به کارگیری این گونه اصطلاحات, خصوصاً از نوع اصطلاح کمکی آن, گستردگی غیر منطقی فراوانی وجود دارد که با مآخذ علوم قرآنی نیز سازگاری ندارد. اینک به مواردی از آنها اشاره می کنیم:

(احادیث اسباب نزول) و شبیه به آن, نُه مورد,33 (اخبار نسخ), (حدیث سبعة احرف) و شبیه به آن, چهار مورد, (فوائد اختلاف قراءات) و شبیه به آن, چهار مورد, (ادعیه تلاوت قرآن) و شبیه به آن, دو مورد, (معانی ادوات قرآن) و شبیه به آن پنج مورد, (معنای لفظی نسخ), (معنای اصطلاحی نسخ), (تعریف تأویل) و شبیه به آن 25 مورد, (تعریف لغوی تأویل) و شبیه به آن, دوازده مورد, (تعریف اصطلاحی تأویل) و شبیه به آن, دوازده مورد, و ده ها اصطلاح دیگر که در این قالب آورده شده است, همچون: (راه های شناخت…), (روش…), (غرض…), (ویژگی های…), (نظریه…), (اغراض…), (اهداف …), (انگیزه…), (ادله …), (مثبتین…), (منکرین…), و…34

درباره این گونه اصطلاحات که بسیار فراوان است, اولاً مواردی از آنها در قالب اصطلاح نمی گنجد, همچون اصطلاحاتی که با واژه های (تعریف), (تعریف لغوی), (تعریف اصطلاحی), (معنای لفظی), (معنای اصطلاحی) آغاز شده است. ثانیاً در صورت کاربرد برخی از آنها, باید درباره همه مباحث عمده علوم قرآنی این اصطلاح کمکی گسترش یابد تا همه اصطلاحات را دربر گیرد; مثلاً بنابر درست بودن این گونه اصطلاحات, موارد فراوانی از آنها آورده نشده است, زیرا همه یا بیشتر مباحث عمده علوم قرآنی دارای (تعریف), (اهداف), (انگیزه), (فواید) (مثبتین), (منکرین), (روش), (احادیث), و… است که در اصطلاح نامه به چشم نمی خورد, مانند: (فواید مکی و مدنی), (مثبتین معرّبات قرآن), (منکرین معرّبات قرآن), (مثبتین صرفه), (منکرین صرفه) و ده ها نمونه دیگر که می توان در منابع علوم قرآنی به گونه ای گسترده به بررسی آن پرداخت.

و. حذف برخی از زیربخش های اصطلاحات

در بخش نخستین کتاب (نمایش الفبایی) در زیر هر اصطلاح به تناسب, یک یا چند اصطلاح مرجّح (بک), غیر مرجّح (بج), اعمّ (ا.ع), اخص (ا.خ), وابسته یا همبسته (ا.و), رأس (ا.ر), یادداشت دامنه (ی.د), و عبارت راهنما, دیده می شود که همگی براساس یک نظم منطقی چیده شده است; مثلاً در زیر یک اصطلاح اخص, مانند: (نزول تدریجی قرآن), اصطلاح اخص دیگری با علامت اختصاری (ا.خ) دیده نمی شود, زیرا أخصِّ أخص و أعمِّ اعمّ را در زیر هر اصطلاح یادآور نمی شوند. بلکه در زیر این اصطلاح, اصطلاح اعم (ا.ع), (نزول قرآن) دیده می شود. این زیر مجموعه های اصطلاحات, از سودمندترین موارد برای یک پژوهشگر علوم قرآنی است, زیرا جایگاه اصلی هر اصطلاح و ارتباط آن را با مجموعه اصطلاحات علوم قرآنی درمی یابد. ولی گاهی برخی از اصطلاحاتِ زیربخش ها حذف شده و برخی از تناسب منطقی برخوردار نیست, مانند: حذف اصطلاحات وابسته (ا.و) (تفسیر عرفانی), (مفسران عرفانی) از زیربخش اصطلاح (تفاسیر عرفانی), (ص178), و (منکرین تفسیر به رأی) از (تفسیر به رأی), (ص182), و (تفاسیر صحابه) از (تفسیر صحابه), (ص183), و (تفسیر به رأی) از (منکرین تفسیر به رأی), (ص311), و (سور) از (ثواب سور), (ص10), و (منابع کتابی علوم قرآنی) از (منابع غیر کتابی علوم قرآنی), (ص310), و (منابع غیر کتابی علوم قرآنی) از (منابع کتابی علوم قرآنی), (ص310), و….

نمونه های دیگری از فهرست یک رده که اصطلاحات اعم (ا.ع) از زیربخش های اصطلاحات حذف شده اند, بدین گونه است: (تفاسیر قرآن) از (تفاسیر تابعین), (ص177), (تفاسیر قرآن) از (تفاسیر صحابه) (ص178), (تفسیر اهل سنت) از (تفسیر حنفیه), (ص183).

برخی از زیربخش ها نیز با اصطلاح اصلی سازگاری ندارد, برای نمونه اصطلاح (قرآن), (ص25) دارای شش اصطلاح وابسته است که دست کم اصطلاح (تضمین قرآن) و (تکسب به قرآن) به عنوان وابسته سازگار نیست و اصطلاحات (ترجمه قرآن) و (تفسیر قرآن) سازگارتر است.

چند نکته

1. امید است در ویرایش دوم این اثر, همه کاستی های آن به گونه ای شایسته برطرف گردد, تا به عنوان نخستین کتاب درباره اصطلاحات علوم قرآنی, ماندگار و ثبت شود.

2. پس از ویرایش دوم (اصلاحات و اضافات), پیشنهاد می شود با استفاده از منابع عربی علوم قرآن, و نیز بهره گیری از این کتاب, اصطلاح نامه علوم قرآنی به زبان عربی تدوین شود (نه تعریب) تا جای خالی این اثر را در بین عرب زبانان پرسازد.

3. و نیز چاپی از اصطلاح نامه به صورت مستند (هر اصطلاح با ذکر مأخذ و کتابی که اصطلاح در آن است) به بازار علم و دانش عرضه گردد, تا راهنمای پژوهشگران قرآنی باشد [خصوصاً مآخذ اصطلاحات نادر (غیر مشهور)].

4. و همچنین یک یا چند پژوهشکده و سازمان که در حوزه علوم قرآنی تلاش می کنند, دایرةالمعارف علوم قرآنی را که مدخل های آن از جرح و تعدیل اصطلاحات این کتاب به دست آمده است, سامان دهند. ان شاءالله.

 
امتیاز دهی
 
 


مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب

مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 1111
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

مركز اطلاعات و مدارك اسلامي
مجری سایت : شرکت سیگما