یعقوب نژاد، محمد هادی
از دیرباز آگاهى از واژهها و اصطلاحات هر علم براى کسانى که مى خواستند آن را فرا گیرند و یا به دیگران منتقل نمایند، اهمیت ویژهاى داشته است و تدوین فرهنگنامه ها و دائرة المعارفها در راستاى تأمین همین مهم بوده است.
ولى استخراج مجموعه واژگان در هر علم و کشف روابط میان واژههاى کلیدى که بدنه یک دانش را تشکیل مىدهند و نیز سازماندهى میان واژگان، از امور اساسى و کلیدى است که کمتر به آن توجه کردهایم. امروزه مسئله سازماندهى اطلاعات علوم و معارف بر پایه واژگان موضوعى، نیازمند نظام اطلاعاتى تحلیل شده و به همپیوستهاى است که قابلیت ذخیره و بازیابى و همچنین قدرت توزیع اطلاعات مورد نیاز را دارا باشد.
پیوستن اطلاعات علوم و معارف اسلامى به مجموعههاى اطلاعات تحلیلشده در سطح ملى و جهانى در شکل نظامهاى روشمند، اصولى، ساختارى و قابل انعطاف امرى ضرورى و جدّى است.
حجم اطلاعات اسلامى ما به تناسب تولید اطلاعات جهانى با رشدى فزاینده روبهرو شده است. هر نوشتهاى که مطالب آن به زبان اطلاعاتى مدرن تبدیل شود، جزو مجموعهاى قرار مىگیرد که بى درنگ مىتوان آن را به یکى از نظامهاى اطلاعاتى ملى و جهانى وارد کرد و هر فقره اطلاعات اسلامى که به یکى از نظامهاى روشمند اطلاعاتى در جایى از جهان وارد شبکه اطلاعرسانى شود، بالقوه در هر جا که امکان اتصال به نظامهاى اطلاعاتى باشد، قابل بهرهبردارى و توزیع و انتشار خواهد بود.
در این میان، توجه به فشرده کردن اطلاعات، چنان گسترده و عمیق است که پیوسته بر فنّاورى و روشهاى اطلاعجویى، اطلاع اندوزى و اطلاعیابى تأثیر مىگذارد و راههاى انتقال اطلاعات را سادهتر و سریعتر مىکند.
مفهوم اصطلاحنامه (Thesaurus)
با استفاده از واژهها، و مجموعه اصطلاحات کنترل شده که رابطه معنایى و سلسله مراتبى آنها به دقّت و به شکلى منطقى بررسى شده است، مىتوان اصلىترین مفاهیم مقالهها را با کوتاهترین و دقیقترین کلمات ممکن بیان داشت.
هر متخصص با نگاه کردن به چند واژه تخصصى مربوط به رشته خود، که در کنار هم قرار گرفته باشد یا به گونهاى ـ رایانهاى یا دستى ـ آراسته و ترکیب شده باشند، بى درنگ در مىیابد که بحث اصلى بر چیست؟
این کلید واژهها که به شکل خاصى تنظیم و ارائه مىشود، فشردهترین صورت چکیدههاى خلاصه شده است.
امروزه رایانهها با سرعتهاى فوقالعاده، ابزارهایى هستند که به خوبى مىتوانند سنگینى بار اطلاعات را تحمل کرده و فقط آنچه را نیاز واقعى و فعلى ماست، برآورده سازند.
مآخذى نظیر مقالهها و کتابها منابع اطلاعاتى انساناند که به زبان انسان نوشته شدهاند و نه به زبان رایانه. اگر بخواهیم از حافظه شگفت رایانه و توانایى آن براى ذخیره و بازیابى اطلاعات استفاده کنیم، باید منابع اطلاعاتى را به زبان رایانه برگردانیم و سپس آنچه را رایانه مىگیرد، مجدداً به زبان انسان برگرداند. بدیهى است که این فرایند مهم ابزار متناسب خود را مىخواهد و یکى از نخستین گامها، موضوعنگارى، نمایهسازى و ردهبندى موضوعات در حوزههاى تخصصى براساس منطقى نظاممند و استوار است که زبان رایانه بر مبناى همان منطق طراحى شده و یکى از آثار و اهداف مهم اصطلاحنامهها نیز تأمین همین امر است.
ارتباط منطقى میان اطلاعات فراهم آمده و بازیابى دقیق آنها نیازمند زبانى روشن، مشخّص و رساست که این نقش اساسى را اصطلاحنامه بر عهده دارد؛ به بیان دیگر، به دلیل اهمیت ویژه انتقال صحیح و دقیق مطالب، لازم است مدارک از لحاظ محتوا به دقّت توصیف و ضبط شوند نمایهسازى دقیق و کامل انجام گیرد و براى برآوردن نیاز استفادهکنندگان از اطلاعات و مطالب ذخیره شده و تسهیل در بازیابى، وجود اصطلاحات کنترل شده (اصطلاحنامه) به عنوان وسیلهاى براى گشودن اطلاعات به منظور استفاده محققان ضرورت دارد.
اطلاعات علوم اسلامى نیز از امر فوق مستثنا نیست و مىتوان گفت «اصطلاحنامه علوم اسلامى» از بهترین شیوهها براى دستیابى به هدف یادشده است.
اصطلاحنامه علوم اسلامى تا کنون در رشتههاى تخصصى معارف اسلامى تدوین یافته که حاصل بخشهایى از آن منتشر شده است(1). یکى از آنها اصطلاحنامه علوم حدیث است که در حال نشر و ارائه به پژوهشگران عرصه دین مىباشد.
اصطلاحنامه علوم حدیث
اصطلاحنامه علوم حدیث، مجموعه اصطلاحات فراهم آمده بر اساس قواعد جهانى اصطلاحنامه نگارى در حوزه علومى است که به نوعى از «متن» یا «سند» یا «حجّیت حدیث» بحث مىکند. اصطلاحنامه یادشده فهرستى منظم از واژههاى کلیدى و کاربردى در علم رجال و درایه با روابط معنایى و سلسله مراتبى بین آنها را نشان مىدهد و به شیوههاى: الفبایى، نظامیافته و ترسیمى عرضه مىشود.
این استاندارد، ضمن نشان دادن روابط منطقى میان مفاهیم علوم حدیث، طراحى کلى و اصولى از حوزه علم رجال و درایه را در قالب مجموعهاى ساختارى ارائه مىکند و در نهایت، در بخش ترسیمى نظامواره مجموع مصطلحات این شاخه علمى را به ترسیم مىکشد.
قلمرو اصطلاحنامه علوم حدیث
در اصطلاحنامه علوم حدیث تنها اصطلاحات رجالى و درایهاى شناسایى، تنظیم و طبقهبندى شده است و اطلاعات مرتبط «به فقه الحدیث» که توضیح لغات مشکل مربوط به متن روایات را بر عهده دارد، در این مجموعه نیامده است؛ زیرا اصطلاحنامهها به جمعآورى اصطلاحات علوم و تعیین روابط بین آنها مىپردازد و مباحث مربوط به «فقه الحدیث» مباحث متنى و لغوى احادیث است، نه مصطلحات خاصّ علوم حدیث.
ردههاى اصلى
با توجه به اهداف اطلاعرسانى شاخههایى که در این اصطلاحنامه مدّ نظر قرار گرفته است، عبارتاند از:
1. علم درایه با زیر مجموعههاى:
امارات مدح و ذم
حدیث
طرق (شیوههاى فراگیرى و آداب نقل حدیث)
2. علم رجال با زیر مجموعههاى:
راویان
طرق مشایخ
کلیات علم رجال
اهمیت تدوین اصطلاحنامه علوم حدیث
اهمیت اصطلاحنامه علوم حدیث به جنبههاى مختلفى بر مىگردد که در حدّ گنجایش این مقاله به چند مورد اشاره مىکنیم:
الف ـ دسترسى سریع و جامع به مشترکات و مترادفات:
آگاهى از اصطلاحات هممعنا در شاخههاى مختلف علوم، در فهم درست مفاهیم آن علم تأثیر مىگذارد و این امر در حدیث اهمیت فوقالعادهاى دارد. چهبسا دو یا چند اصطلاح داراى مفهوم واحد و یا کاربرد واحدى هستند و مطالب مربوط به هر یک از آنها به دیگرى نیز مربوط است؛ بلکه عین آن است، ولى محقق و یا مراجعهکننده از هممعنا بودن آنها آگاه نیست و به خیال اینکه غیرهماند، نمىتواند اطلاعات آنها را با هم و در کنار هم ببیند و از اینرو، دچار سردرگمى شدید خواهد شد. مسئله رابطه مترادف (رابطه همارز) در اصطلاحنامه جزو روابط منطقى اساسى میان اصطلاحات است که در فهم درست و جامع از مفاهیم اصطلاحات و پىجویى اطلاعات و مطالب مربوط به آنها در متن علوم تأثیر شگفتى دارد.
مثلاً در علوم حدیث در رده (شاخه) «راویان» حدود 22000 نام از کتابهاى رجالى استخراج و روابط منطقى آنها مشخّص شده است که اطلاع از اسامى هممعنا نقش کلیدى دارد؛ مثلاً «ادیم بن حرّ جعفى» در کتب رجالى توثیق شده است؛ همین شخص اسامى دیگرى نیز دارد که بعضاً در کتب اصلى رجالى از آن نام نبردهاند، مانند «ادیم بیّاع هروى». این نام در سند بعضى از روایات ذکر شده است، مانند اسم دیگر او که «ادیم بن حرّ خزاعى» است. بنابراین، این سه نام، اسم یک شخص است که همان «ادیم بن حرّ جعفى» است و در رجال توثیق شده است و در اصطلاحنامه علوم حدیث به هنگام نام بردن «ثقات» در زیر مجموعه راویان موثق ردیف شده است.
ثقات .....
ادیم بن حرّ جعفى
اگر محقق به این مسئله توجّه نداشته باشد، ممکن است «ادیم بن حرّ خزاعى» و «ادیم بن بیّاع هروى» را مجهول انگارد و احادیث منقول از آنها را ضعیف بداند، در حالى که هر سه یکى و موثق و روایات مشتمل بر آنها قوى خواهد بود نه ضعیف.
ادیم بن حرّ جعفى
بج: ادیم بن بیاع هروى
ادیم بن حرّ خزاعى
یعنى آن اسم به جاى این دو و این دو به جاى آن به کار گرفته شده است و این هر سه یکى هستند.
و یا مانند:
محمد بن ابى عمیر
بج(2): محمد بن زیاد ازدى
محمد بن زیاد بزّاز
محمد بن زیاد بن عیسى
ابن زیاد
ابن ابى عمیر
باید بدانیم که فراهم آوردن مترادفات امرى مهمّ و دقیق و پر زحمت است و یکى از همّتهاى اساسى اصطلاحنامه نگاران شناسایى اسامى مترادف و شبه مترادف است.
ب ـ طبقهبندى معنایى میان اصطلاحات
هیچ اصطلاحى در علمى به کار نمىرود، مگر اینکه رابطهاى میان آن با اصطلاحات دیگر وجود دارد؛ یعنى اصطلاحات در هر حوزه معرفتى از یکدیگر بیگانه نیستند و مجموعه آنها در کلافى منظّم، اما پیچیده قرار دارند که کشف آن نظم، در عین پیچیدگى یکى از وظایف عمده و مشکل در تدوین اصطلاحنامههاست و معمولاً بخش نظامیافته و همچنین بخش ترسیمى اصطلاحنامه عهدهدار طرّاحى این جهت است.
اصطلاحاتى را که اهل فن در هر شاخه معرفتى به کار مىبرند، براى متخصصان همان فن پذیرفته شده و مأنوس است؛ چون اصطلاح مفهومى را در بردارد که با موضوع علم ارتباطى معنایى داشته و صاحبنظران و آگاهان هر علم به آسانى متوجه معنا شده و ارتباط و یا عدم ارتباط آن را با علم مورد نظر مىفهمند. در اصطلاحنامه تمامى این روابط در یک نظام معناى بازرسى و با شکلى تعریفشده طراحى و عرضه مىشود؛ به این معنا که هر اصطلاح در مجموعه مصطلحات علم ممکن است هممعنا با دیگر اصطلاحات و یا شاید زیر مجموعه اصطلاح و یا اصطلاحات دیگر قرار گیرد و یا خود آن نیز زیر مجموعههایى داشته باشد.
اطلاع از این نوع ارتباطات معنایى در فهم
درست واژگان و تسلط بر مفاهیم علم بسیار کارآمد است. به خصوص، وقتى براساس این منطق، مستندات، اطلاعات و مطالب مربوط به اصطلاحات در سیستم رایانهاى قرار گیرد، به تناسب سرعت و دقت رایانهاى، تسلط محقّق بر مفاهیم علم و اطلاعات مرتبط کاملتر و سریعتر خواهد شد و به نوعى، دانش در اختیار و سیطره محققان قرار مىگیرد.
به عنوان مثال، هرگاه بدانیم «حدیث» اقسام متعددى به همراه مستندات و احکام مختلف دارد خواهیم دید که همه احادیث از اعتبار واحدى برخوردار نیستند؛ بلکه برخى از آنها فاقد حجیتاند، ترسیم «حدیث» به عنوان یک «اصطلاح کلیدى» در «علوم حدیث» همراه زیر مجموعههاى آن، نوعى طبقهبندى معنایى را عرضه مىکند که محققان به آسانى مىتوانند علاوه بر اطلاع از جایگاه معنایى هر اصطلاح با مراجعه به مستندات آنها روایات معتبر و غیر معتبر را بشناسند، مانند:
علوم حدیث
علم روایة الحدیث
علم درایه
حدیث
خبر متواتر
خبر واحد
حدیث صحیح
حدیث حسن
حدیث موثق
حدیث قوی
در ترسیم فوق «خبر واحد» همردیف «خبر متواتر» قرار گرفته؛ یعنى هر دو زیر مجموعه «حدیث»اند، و «خبر واحد» نیز زیر مجموعههایى دارد که از جهت اعتبار و استناد متفاوت است.
و یا مانند:
علوم حدیث
علم روایة الحدیث
علم رجال
طرق مشایخ
طرق شیخ صدوق
طرق صدوق به علاء بن رزین
طریق اول صدوق به علاء بن رزین
طریق دوم صدوق به علاء بن رزین
طریق سوم صدوق به علاء بن رزین
طریق چهارم صدوق به علاء بن رزین
ج ـ طرّاحى نظام سازماندهى اطلاعات علوم حدیث
یکى از جنبههاى مهم و کاربردى در تدوین اصطلاحنامه علوم حدیث ایجاد زمینه و زیرساخت اصلى براى بانک اطلاعات تخصصى علوم حدیث است که در سیستم و نظامى تعریفشده، اطلاعات متفرق و متنوّع علوم حدیث را سازماندهى مىکند. این نظام بر اساس ساختار اصطلاحنامه علوم حدیث شکل مىگیرد؛ به نوعى که تمامى اطلاعات و مطالب قابل استفاده در جایگاه منطقى خود که در ساختار منظم اصطلاحنامه جا گرفتهاند، قرار خواهد گرفت.
براى تحقق این کار بزرگ، علاوه بر استفاده از مستندات اصطلاحنامه علوم حدیث، مىبایست منابع علوم حدیث موضوعنگارى و نمایهسازى شود و به کمک اصطلاحات کنترلشده اصطلاحنامه مورد نظر تمامى مدخلها (ورودىها) به عنوان کلید واژه گزینش شده و ارتباط میان اصطلاحنامه و متنهاى کتب و منابع علوم حدیث شکل پیدا کند.
تمامى آنچه گفته شد بر اساس ساختار اصطلاحنامه و با استفاده از شیوههاى تعریفشده و معیّنى انجام مىشود و در نهایت، تمامى اطلاعات مرتبط با علوم حدیث در قالبى نظاممند و با بهرهگیرى از سرعت و دقت رایانهاى ذخیره و بازیابى خواهد شد.
در این صورت، اصطلاحنامه علوم حدیث براى محققان، فقط منبعى براى استفاده در تدریس، پژوهش، تدوین طرحهاى تحقیقاتى، پایاننامهها و ردهبندى کتابخانههاى تخصصى علوم حدیث نخواهد بود؛ بلکه شیوهاى را در پرداختن به مسائل علوم حدیث ارائه خواهد کرد که تمامى اطلاعات در جایگاه خود قرار گرفته و مباحث متورم از مطالب اساسى که باید به آن پرداخته شود باز شناخته شده و تسلّطى نسبى براى محققان بر آنچه که دیگران در این حوزه معرفتى انجام دادهاند، حاصل خواهد شد و اندیشههاى نو از حرفهاى گذشتگان، مشخص گشته و میدان گفتگوهاى تازهتر و تولید اندیشه و نظریههاى جدید براى اهل نظر و پژوهشگران فرهیخته گشوده خواهد شد.
اگر این فرایند اصولى در ذخیره و بازیابى اطلاعات علوم حدیث درست اجرا شود، زیربنایى خواهد شد براى افزودن اطلاعات جدید که در قالبهاى مختلف نظیر: مقاله، کتاب و فیلم عرضه مىشوند و در مجموع، بانک اطلاعات تخصّصى منسجم، جامع و روزآمد تحقق خواهد یافت.
روند طرح و تحقیق اصطلاحنامه علوم حدیث
طراحى این اثر توسط واحد اصطلاحنامه علوم اسلامى ـ گروه پژوهشى علوم حدیث، در سال 1376 انجام شد و با همکارى اساتید مشاور و با همت محققان سختکوش و با مسئولیت حجة الاسلام و المسلمین یوسفى پیگیرى و در پایان سال 1382 به ثمر نشست و هماکنون، مراحل چاپ خود را مىگذراند.
این تحقیق با مراجعه به بیش از 120 منبع علوم حدیث تهیه شده و با استخراج، شناسایى و تصویب بیش از 8000 اصطلاح در کلیات علم رجال و درایه و 22000 اعلام علوم حدیث به سه شیوه: الفبایى، نظامیافته و ترسیمى تنظیم شده است که در مجموع بالغ بر 30000 واژه مىباشد.
به منظور پشتیبانى از اصطلاحنامه علوم حدیث، براى هر یک از اصطلاحات، اطلاعات کوتاه و مفیدى در برگههاى مستند اصطلاحات ثبت شده است که پس از بازآرایى به شکل فرهنگنامه تخصصى علوم حدیث عرضه خواهد شد.
هماکنون کار فهرستبردارى و موضوعنگارى کتابهاى علوم حدیث در دستور کار قرار گرفته تا با ایجاد ارتباط میان اصطلاحات و متون منابع علوم حدیث، پژوهشگران بتوانند اطلاعات و مطالب مورد نیاز خود را به راحتى از رایانه بهدست آورند.
پىنوشتها:
______________________-
1. اصطلاحنامههاى منتشر شده عبارتاند از: اصطلاحنامه علوم قرآنى، فلسفه اسلامى، اصول فقه و منطق کلام اسلامى، تهیه اصطلاحنامه در باقى رشتههاى علوم اسلامى نیز ادامه دارد که طبق طرح تا پایان سال 1384 به انجام مىرسد.
2. «بج» علامت اختصارى «بجاى» است؛ یعنى اینکه محمد بن ابى عمیر با اسامى ذیل خود هممعناست و اصطلاح مرجّح و متداولتر است و به جاى آنها به کار مىرود.