معرفی پژوهشکده
معرفی پژوهشکده
درباره پژوهشکده
پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارک اسلامی، حاصل تجربــه حدود سه دهه تلاش مستمــر پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی - دفتر تبلیغــات اسلامی- است که در گذشته واحد اصطلاح نامه علوم اسلامی و پس از آن به نام مرکز اطلاعات و مدارک اسلامی شناخته میشد که یکی از مراکز معتبر در حوزه تولید اصطلاحنامههای علوم اسلامی، و به تبع آن تولید و طراحی نرمافزارهای مختلف تحت ویندوز و وب است.
معرفی اجمالی
کارگاه ها و نشست ها
اولویت های پژوهشی
آثار مکتوب
افتخارات علمی
کلان پروژه فرهنگ نامه
کلان پروژه اصطلاح نامه
| اخبار پژوهشکده
هیأت علمی و محققین
مهدی نجیبی
عضو هیأت علمی
مرتضی متقی نژاد
عضو هیأت علمی
سید ایوب هاشمی سی سخت
محقق رسمی
حمزه اسعدی
محقق رسمی
محمود حسن زاده
محقق رسمی
حسین حسن زاده
عضو هیأت علمی
عبدالرحیم سلیمانی بهبهانی
عضو هیأت علمی
سید مهدی مجیدی نظامی
عضو هیأت علمی
علی میرعرب
هیات علمی
| مقالات تخصصی
مقالات اصطلاح نامه
مقالات فرهنگ نامه
مقالات نمایه سازی
مقالات فقه
فناوری اطلاعات
دیگر مقالات
| نشریه الکترونیکی
معرفی نشریه
درباره نشریه
نشریه "مدیریت دانش اسلامی" نشریه ایست حوزوی، که در خصوص مباحث مرتبط با مدیریت دانش اسلامی منتشر می گردد.
مخاطبان نشریه :
- صاحبنظران و پژوهشگران در حوزه مدیریت دانش اسلامی.
- اساتید و دانش پژوهان حوزه و دانشگاه
این دوفصلنامه به صورت الکترونیکی منتشر می شود.
سامانه نشریه
عناوین موضوعات مصوب
راهنمای نویسندگان
پژوهشکده مدیریت اطلاعات و مدارك اسلامي
>
مقالات اصطلاح نامه
درباره اصطلاح نامه علوم اسلامى
مقدمه: (اهميت سازماندهى علوم اسلامى)
همه دست اندركاران علوم و معارف اسلامى دريافته اند كه آموزش و پژوهش و تأليف و تبليغ علوم اسلامى نياز جدى به باز بينى راه كارهاى موجود و انتخاب راه نوينى براى هم گام شدن با دانش روز دارد.
پژوهشگران، استادان، دلسوزان و فرهيختگان، از به هم ريختگى و نابه سامانى در امر چينش اطلاعات و رشد نايافتگى اين حوزه سخت رنج مىكشند. اين كه استادى در دانشگاه يا حوزه و يا دانشجويى و طلبهاى براى دست يافتن به اطلاعات مورد نياز خويش ناچار است ساعتها و گاه روزها وقت صرف نمايد و گاهى هم از رسيدن به مطلوب ناكام مىماند، حاكى از اين است كه بخش درخور توجهى از عمر گران بهاى اين عزيزان به هدر مىرود تا ابتدايىترين ابزار كار خود را به دست آورند.
در حقيقت مىتوان گفت يك حالت گيجى در سر راه هر پژوهشگرى وجود دارد كه رقم قابل توجهى از زحمتهاى وى را به صورتى ناپيدا در خود هضم مىكند.
وقتى كه يك محقق مىداند اطلاعات مورد نيازش در همان منابع در دست رس وى وجود دارد ولى پيدا كردن آنها هم وقت زيادى به خود اختصاص مىدهد و هم سختى حاصل از اين كار به صورت مانعى سر راهش خود نمايى مىكند، بخش قابل ملاحظهاى از نيروى وى را تحليل مىبرد و سنگينى آن تا پايان راه با او خواهد بود.
در حالى كه شايد همان اطلاعاتى كه او در پى آن است و مىخواهد بدان دست پيدا كند، يا حتى بالاتر، به وسيله ابزارهاى امروزى و پيش رفته، در كمترين فرصت ممكن او را در برابر انبوهى از اطلاعات قرار مىدهد.
دريغ اين كه اينك كتابخانههاى بزرگ فرهنگ اسلامى هم چون انبارى نامنظم و درهم ريختهاست و توان تغذيه كافى و به موقع تشنگان زلال كوثر زلال وحى را ندارد، زنگ خطرى است كه در گوش همه علاقهمندان فرهنگ اسلامى به صدا در آمده است و بار سنگين مسئوليتى بزرگ را بر دوش پاسداران مرزهاى عقيدتى - فكرى و حقوقى و اخلاقى مىنهد.
از پس اين دريغ، آرزو اين است كه بتوانيم اين دانش ارزشمند و ميراث گرانسنگ پيشينيان را از چنبره كهنگى آزاد نماييم و با ابزار روز و دانش نوين و كار آمد درهم آميزيم. باشد كه در آينده نزديك اين امر تحقق پيدا كند و نسيم اميدوار كنندهاى باشد بر دلهاى دردمندان دين، و پاس داشت دست آورد سالها تلاش عالمان بزرگ اسلام.
بررسى وضعيت اطلاعرسانى در علوم اسلامى در گذشته، مهمترين و بهترين ابزار براى اطلاعرسانى، ايجاد و تأسيس كتابخانهها بود. وقتى كه نگاهى به روزها و سالهاى آغازين تمدن اسلامى مىكنيم، مىبينيم پيش از اسلام هنوز هيچ فرهنگى به اين فكر نيفتاده بود كه چنين كار سترگى را در برنامه خويش قرار دهد. در يك بررسى اجمالى در مىيابيم كه تأسيس و گسترش كتابخانهها در پهنه گيتى براى نخستين بار از ملتهاى شرقى به ويژه از سرزمينهاى اسلامى آغاز گرديده است. اين كه اين نوع نگرش در اروپا وجود نداشت، جاى ترديد ندارد.
براى نمونه، گفته مىشود در روزگارى كه اسپانيا به دست مسلمانان بود، كتابخانه «الحاكم» اندلس بيش از 600 هزار جلد كتاب داشت.
جاى اغراق نيست اگر بگوييم زمانى كه اطلاع رسانى و علوم وابسته به آن در سرزمينهاى اسلامى رواج پيدا كرده بود، هنوز غربى وجود نداشت و قاره امريكا ناشناخته بود، هنوز در اروپا علمى و درسى و كتابى وجود نداشت؛ و آن گاه كه كتابخانه «الحاكم» توسط مسلمانان بر پا شد؛ تازه غربيان به خود آمدند و نقطه شروع ترجمه كتابهاى عربى و اسلامى به زبانهاى اروپايى بود.
اگر به تاريخ دين جهانى اسلام بنگريم و آغاز نزول وحى را مد نظر قرار بدهيم، اسرار آن آغازهى شكوهمند را براى اسلام و مسلمين در خواهيم يافت.
دين اسلام و پيروان آن به اين دليل احساس سرافرازى مىكنند، و اين افتخار را از آن خود كردهاند كه خداوند در آغاز به پيامبرش دستور مىدهد: «اقرأ» و نيز در معجزه جاويد اين دين و كتاب خدا خداوند به «قلم» قسم ياد مىكند. و يا پيامآور اين دين آسمانى مىفرمايد: «مداد علما از خون شهدا برتر است».
در منطق اسلام، عالم با غير عالم در يك درجه نيستند و قرآن با تعجب مىفرمايد: «هل يستوى الذين يعلمون والذين لا يعلمون».(1)
از اين رو، مىبينيم قبل از اسلام تعداد كسانى كه در شبه جزيره عربستان سواد خواندن و نوشتن داشتند انگشت شمار بودند؛ امّا بعد از گسترش اسلام و در همان آغاز، علم و دانش به سان ابرى پر باران بر سرتاسر شبه جزيره سايه افكند و همه جا را فرا پوشاند.
اكنون زمان آن فرا رسيده كه بدانيم و ريشه اين مطلب را بيابيم كه چرا از آهنگ پيش رفت و جلودارى فاصله گرفتهايم، چرا آن زمان پيش تاز بوديم و اينك پشت سر ديگران و باكندى بسيارى راه مىسپاريم و چه شد كه اين ميراث ارزشمند علم را از اسلام و اسلاميان گرفتند و امروزه همان را بر ضد ما به كار مىگيرند؟!
حال گوشهاى از درد دل انديشه ورزان و بزرگان و دل سوختگان فرهنگ والاى اسلامى را از زبان رهبر معظم انقلاب اسلامى حضرت آيتاللّه خامنهاى - مد ظله العالى - كه خود از بزرگترين صاحب نظران اسلامى است، بشنويم كه در اين باره مىفرمايد: «بنده وقتى كه در زمينه اين جور كارهاى ابتدايى كه ما داريم انجام مىدهيم فكر مىكنم، ضمن اين كه قلبم را خوشحالى فرا مىگيرد، عميقاً يك غمى هم بر دل و جان سايه مىاندازد؛ زيرا كه مىبينيم امروز در دنيا مسئله كامپيوتر و كاربردهاى آن به كجاها رسيده، چه استفادههايى دارد از آن مىشود، به چه مراحلى دارد اين مسائل مربوط به اين علوم دقيق و ريز مىرسد و چطور زندگى مردم را و علوم را و مراكز علمى را دارد بر بالهاى خودش سير مىدهد، بر آفاقى كه خيلى از چشمهاى ما دور است و چطور ما هنوز در ابتداى كاريم.... ما نمىتوانيم اين ميراث با ارزش خودمان را بگذاريم بيگانه بماند از اين دانش » بايد آستينها را بالا بزنيم كه عصر بى خبرى سنتى به پايان(2) رسيده و دوران طلائى اطلاعات و اطلاعرسانى مدرن با سرعت به پيش مىرود.
اطلاعرسانى در هر جامعهاى به جاىگاه و درصد پژوهش و تحقيق در آن جامعه بستگى دارد؛ يعنى در هر جامعهاى هر اندازه به امر تحقيق بها داده شود، به همان اندازه نيز اطلاعرسانى مورد توجه قرار خواهد گرفت. تحقيق نيازمند وسايلى است كه امروزه از مهمترين آنها، دسترسى به آخرين اطلاعات و مدارك مربوط و لازم است كه از طريق مراكز و شبكههاى اطلاعرسانى مجهز به سيستمهاى رايانهاى جديد به دست مىآيد.
ضرورت استفاده از تكنولوژى اطلاعرسانى در تحقيقات اسلامى از اواخر قرن نوزدهم و اوايل قرن بيستم كه تحولات عظيم علمى و فكرى در جهان پديد آمد و زندگى بشر در غرب به طرف مدرنيزه شدن پيش رفت و ماشين و ماشينيسم آرام آرام همه جا را فرا گرفت و بسترهاى پژوهشى و تحقيقاتى همگام با تغييرات فنى و ابزارى، دگرگون گرديد و روشها و شيوههاى تحقيقاتى جديدى مطرح شد.روششناسى نوين تحقيقاتى همراه فنآورىهاى جديد به عنوان يك ضرورت به اثبات رسيد، و مراكز تحقيقاتى و پژوهشى دنيا كار با قلم و دست و فيشهاى دستى و كتابخانههاى ساده را پشت سر گذاشته و كامپيوتر و لوازم آن را جاىگزين ساختهاند.
در زمينه علوم اسلامى نيز دانشمندان بزرگ و محققان عالى مقام اسلامى زحمتهاى طاقت فرسايى را متحمل شده و تحقيقات گستردهاى را در اين زمينه انجام داده و آثار ارزندهاى هم از خود به يادگار گذاردهاند. وقتى كه آثار ماندگارى مانند بحارالانوار «علامه مجلسى ره» و صدها كتاب ديگر از اين دست را مىبينيم،به اين نتيجه مىرسيم كه فقط نيتهاى پاك و پايمردى بيش از حد اين بزرگمردان اسلام و تشيع بود كه موجبشد چنين كارهاى عظيمى صورت گيرد.
ديگر آن روزگار به سر آمد كه براى يافتن يك حديث، محققان ناگزير بودند از اين شهر به شهر ديگر بروند، و سزاوار نيست عمر گرانمايهشان صرف جستوجو در كتابها شود.
مىتوان گفت در گذشته : 70% عمر گرانقدر و شريف عالمان بزرگ صرف جستوجو و پيدا كردن مواد و منابع تحقيق و كارهاى مقدماتى و تنها 30% آن به تحقيق و تتبع و ارزيابى اختصاص پيدا مىكرد؛ اما هم اكنون با به صحنه آمدن كامپيوتر، اين قبيل معادلات به هم ريخته و محققان كشورهاى پيش رفته 2% عمر را به منظور يافتن ابزار و اطلاعات مقدماتى و 98% ديگر را صرف تحقيق و كاوشهاى ضرورى مىنمايند. امروزه با گسترش دايره علوم و پيش رفت و فنآورى و كوتاه شدن عمر انسان و عمر مفيد تحقيقاتى، چارهاى جز به كارگيرى راه كارهاى نوين در تحقيقات وجود ندارد، و ديگر نمىشود با روشهاى ساده و كهنه گذشته، مراكز آموزشى را اداره نمود و نيازهاى پژوهشى را بر آورده كرد.
مشكلات تحقيقات علوم اسلامى:
1 - كمبود محقق كار آمد و فراوانى موضوعات؛
2 - كامپيوترى نبودن كتابخانهها و يا عدم تجهيز آنها به جستجوگرهاى متنوع و به روز؛
3 - نبود ارتباط روشمند كامپيوترى بين تمام كتابخانهها و مراكز تحقيقاتى؛
4 - نبود بانكهاى اطلاعات فعّال و به روز؛
5 - نداشتن يك سياست جامع و همآهنگ براى استفاده از رايانه در پژوهش علوم اسلامى؛
6 - نداشتن موضوع نگارى دقيق و ساختارى از منابع مختلف با شيوههاى اطلاعرسانى نوين.
راه حلها:
الف: به كارگيرى سيستم كامپيوترى شبكهاى در تمام مراكز پژوهشى و آموزشى اسلامى در كشور و جهان اسلام
ب: تهيه بانك اطلاعات به روز در تمام زمينههاى علوم و معارف اسلامى
ج: قرار دادن ترمينالهاى كامپيوترى در مراكز مهم تحقيقاتى
د: تدوين اصطلاحنامه (تزاروس) جامع علوم اسلامى، به منظور موضوع نگارى جامع از معارف اسلامى و طبقهبندى معارف متنوع و پراكنده در متون مختلف اسلامى بر اساس ساختار (تزاروس) با استفاده از برنامه نرمافزارى و روز آمد كردن اطلاعات اسلامى با توجه به ماده 5 و ارائه آنها از طريق شبكههاى رايانهاى داخلى و جهانى (اينترانت و اينترنت) و...
بحش دوم: اصطلاحنامه بهترين برنامه براى ساماندهى دانش و اطلاعات
شامل:
* ضرورت برنامه ريزى روشمند در اطلاعرسانى معارف اسلامى
* تدوين اصطلاحنامه بهترين روش
* ناكار آمدى جستوجوى لفظى و لزوم طراحى نظامى ديگر
* رسالت اطلاعرسانان حوزوى
ضرورت برنامهريزى روشمند در اطلاعرسانى فقه اسلامى
آمار و ارقام نشان مىدهد كه دامنه اطلاعات و اطلاعرسانى به صورت فزايندهاى رو به گسترش است و ميان توانائىهاى عادى انسان و جريان سريع پيدايش و مبادله مباحث و مسائل علمى توازن وجود ندارد.
متفكران و دانشمندان در برابر انبوهى از نظريهها و انديشههاى تازه قرار گرفتهاند كه انتخاب آن دل خواه نيست؛ تا چه رسد به اين كه مجالى براى طرح انديشهها و كار روى آنها وجود داشته باشد.
بديهى است كه معارف اسلامى هم مستثناى از اين حركت نيست؛ به خصوص كه گاهى معارف اسلامى با حوزههاى ديگر دانش روز، گره مىخورد. اين عدم توازن در زمينه اطلاعات و پراكندگى آن سبب افت بازدهى مىشود؛ از اين رو، براى كار آمد كردن آنها بايد سياستى اتخاذ شود تا در شعاع برنامهاى هماهنگ و به شكلى همگن در جهتى واحد قرار گيرند.
اجراى طرح نمايه بردارى، چكيده نويسى، گزيده اطلاعات و تهيه مقالات تخصصى مىتواند گامى باشد براى حل اين مشكل و صرفهجويى در وقت و بهرهگيرى حداكثر از آن.
تدوين اصطلاحنامه بهترين روش رسالت علم اطلاعرسانى به عنوان علمى كاربردى اين است كه اطلاعات را به روش پسنديده و حساب شده به جوينده آن مىرساند. و راه كارهاى اين دانش عمدتاً موفق و كار ساز بوده است.
در اين دانش، اصطلاحنامه (تزاروس=Thesaurus) يكى از بهترين راهها براى نظام دادن به اطلاعات پراكندهاى است كه در متون و منابع و يا در قالب چكيدهها و... قرار گرفتهاند. تهيه اصطلاحنامه مؤثرترين شيوه براى بهره بردارى بهتر و جلوگيرى از هدر رفت وقت دانش پژوهان است و سپردن آن به كامپيوتر كارآيى بسيار بالايى براى جويندگان ايجاد مىكند.
به همين خاطر، سازمانهاى بزرگ جهانى مانند «يونسكو» و هم چنين مراكز پژوهشى بزرگ براى علوم مختلف اصطلاحنامههايى را تهيه كردهاند و تقريباً همه اطلاعات همان دانش در چنگ آنان قرار دارد.
امروزه در كتابخانههاى معتبر و در شيوههاى پژوهشى، اين روش - گردآورى جامع اطلاعات و دادن آن به كامپيوتر جا افتاده است و محققان درصد بسيار كمى از وقت خود را صرف به دست آوردن مطالب و اطلاعات موجود مىنمايند.
هر پژوهشگرى مىتواند اطلاعات مورد نياز خود را به صورت دستهبندى شده و گويا در كمترين فرصت به دست آورد. او با استفاده از برنامه نرمافزارى به اختيار خود مىتواند موضوع و يا مسائل مورد نظرش را از مأخذ و منابع موجود انتخاب نمايد. اين كار بسته به نوع برنامه و قابليتهاى برنامه نرمافزارى، قابل گسترش و ريز شدن در موضوعات است. ممكن است محقق متنهاى مورد نياز خود را بر اساس موضوعات از قبل تعيين شده از صفحه نمايش رايانه مطالعه، و يا ياداشت بردارى نمايد و حتى نظرات خود را نيز اضافه كند.
اين امكان، در صورتى درست محقَق خواهد شد كه موضوع نگارىِ كامل و جامعى به عنوان يك راهكار اساسى در منابع علوم اسلامى صورت گيرد. و هنوز در حوزه علوم و معارف اسلامى اين برنامه دقيق و عمده، به صورت همه جانبه، انجام نيافته، مانده است.
و ما نيز چارهاى نداريم مگر اين كه خود را با آهنگ رشدى كه جهان در اين زمينه به خود گرفته سازگار كنيم و هم چنين داشتههاى خودمان را با استفاده از روشهاى تجربه شده، سازمان بدهيم تا بدانيم اندوختههاى ما چيست؟ و براى پاسخگويى به شبهات چه مقدار كار كردهايم و بخشهايى هم كه از نظر بحث و بررسى متوّرم شده كدام است؟ و مسائل و موضوعاتى را كه نياز به پژوهش و كار مجدّد دارد، شناسايى نماييم.
ناكار آمدى جستوجوى لفظى و لزوم طراحى شيوهاى ديگر
اين مشكل، با تهيه تعدادى رايانه و حروف چينى متنهاى كتابها و منابع كه بر اساس جستوجوى لفظى طراحى شدهاند - كه امروزه يك نرمافزار بسيار ساده و پيش پا افتاده است - قابل حل نخواهد بود.
جستوجوى لفظى متن هر اندازه به طور هوشمند طراحى شود. امكان دسترسى به موضوعات واقعى و جامع موجود در متون را فراهم نمىكند، يعنى جامعيت و مانعيت در دسترسى به اطلاعات را نخواهد داشت.
براى اين كه چه بسا لفظى در متن تكرار مىشود كه به عنوان يك واژه محاورهاى و يا نوشتارى به كار رفته است و پيام مهمى را ارائه نمىكند. و موضوع خاصى را بيان نمىنمايد، و چه بسا موضوعات و مطالبى در متن ارائه شده باشند كه الفاظ و عبارات ظاهرى متن آنها را القا نمىكند و بايد توسط موضوع نگاران مسلّط و آگاه، محتواى متن در شكل يك موضوع - اصطلاح يا كليد واژه - نمايانده شده و ثبت گردد.
موضوع نگارى در علوم اسلامى - و طراحى نظامى كارآ براى بهره بردارى از آن چه سلف صالح ما انجام دادهاند، ابتدائىترين و اولين پايه است - براى بررسى مجدد و اظهار نظرهاى نو و ديدگاههاى به روز در مقابل مسائل و شهبات نو به نو.
در اين عرصه نيز براى پرهيز از كارهاى فصلى و روزمرّه و آيندهنگرى نشده، بايد از اعمال سليقههاى تجربه نشده صرف نظر كنيم و آن چه را كه در جهان به تجربه رسيده و نتيجه آن نزد همگان موّفق و پذيرفته شده به حساب مىآيد، اخذ نماييم. تا حداقلِ خطا و بازگشتِ مجدّد را داشته باشيم. و هيچ دليلى وجود ندارد كه همه چيز را مجدداً، خود آزمايش كنيم.
در امر موضوع نگارى و سامان دهى درست موضوعات در علوم اسلامى بايد تدوين «تزاروس» را نام برد كه در علوم مختلف به ويژه علوم تجربى در ويرايشهاى مختلفى انجام يافته و در مراكز اطلاعرسانى، پذيرفته شده و(3) سودمندى آن در جهان تجربه شده است. تهيه تزاروس (اصطلاحنامه) علوم اسلامى كار آمدترين روش براى تأمين هدف مذكور به حساب مىآيد.
رسالت اطلاعرسانان حوزوى از بركت انقلاب مبارك اسلامى، دست اندر كاران علوم حوزوى و ساير مراكز دينى در سالهاى اخير با درك اين فرصتها گامهايى براى اطلاعرسانى برداشتهاند؛ ولى يكى از معضلات و انحرافهاى عمده در اين عرصه اين بوده است كه برخى از آنان از نظامهاى تجربه شده و استاندارد اطلاعرسانى بهرهاى نبردهاند و به شيوههاى سنتى و سليقهاى تجربه نشده دست زدهاند - كه قطعاً عملكرد آنان نه در بهينهسازى اطلاعات موجود مؤثّر است و نه قادر به هم گامى با روند رو به رشد اطلاعات و معارف اسلامى هستند، علاوه بر اينها در بازيابى اطلاعات ذخيره شده، محققان را به خاطر ريزش و كاهش اطلاعات مطلوب رنج مىدهند.
اينان از اطلاعرسانى فقط قسمت سختافزارى آن را به عنوان اصل و پايه پذيرفتهاند؛ ولى تهيه نرمافزار نظاممند و مؤثر بر روند اطلاعرسانى كار آمد و به روز را امرى سهل و آسان انگاشتهاند؛ به همين دليل است كه آن را فنى و پيچيده مىدانند ولى اين را نه!
اميد است تا دير نشده روزى فرا رسد كه همه بخشهاى اطلاعرسانى اسلامى به سمت همآهنگى و همكارى گام بر دارند و با توجه به تجربه ديگران روش صحيحى را در اطلاعرسانى علوم و معارف اسلامى بر گزينند.
به نظر مىرسد تنظيم موضوعات و مصطلحات علماى دينى كه در متون و منابع اسلامى به كار رفته، از ضرورىترين مقدمات اين همآهنگى و همكارى است؛ به خصوص در علوم حوزوى و اصولاً علوم حقيقى اعتبارى، كه تنوع تعابير و اصطلاحات، فوقالعاده زياد است. زبان محاورهاى اهل هر فن، همان اصطلاحاتى است كه به كار مىبرند و بايد اين زبان به دقت شناخته و عرضه شود؛ مثلاً در فلسفه مىبينيم دانشمندان و فلاسفه وجود را به حدود 100 تعبير ديگر استعمال كردهاند(4)
اين تنوع عبارت در تنظيم و طبقهبندى اطلاعات و اطلاعرسانى در سطح منابع مختلف به خصوص هنگامى كه به صورت اطلاعات رايانهاى در آيد بسيار مشكل آفرين است. و حتماً بايد توسط كارشناسان، نوع رابطه ميان اين عبارات و اصطلاحات، در فهرستى منظم شناسايى و تعريف شود كه يكى از فوائد اصطلاحنامه نگارى همين امر است.
بحش سوم: پيشينه اصطلاحنامه در جهان اسلام - شامل:
* گذرى بر سابقه اصطلاحنامهنگارى در جهان
* استانداردهاى جهانى
* اصطلاحنامه به زبان فارسى
* اصطلاحنامه در زمينه علوم اسلامى
گذرى بر سابقه اصطلاحنامهنگارى در جهان
سابقه تدوين واژهنامهها را به قرن 16 و 17 نسبت مىدهند. هر چند در واژهنامه نگارى، مسلمانان سابقه طولانىترى دارند. كه مورخان، سابقه پژوهشى مسلمانان در زمينه واژهنامه نگارى و فرهنگ نويسى را به قرن 11 بر مىگردانند.
«ابن سيده» متوفاى 1065 ميلادى، فرهنگى در 20 مجلد نوشته است.
معمولاً در تاريخ تدوين اصطلاحنامه به قرن 19 و «پير مارك روژه» اشاره مىكنند، او كتاب واژهنامه «واژهها و عبارات انگليسى»(5) را انتشار داد و نام اين مجموعه را «تزاروس» گذاشت كه در آن، واژهها و عبارتها بر حسب مفاهيم و زير بخشها دستهبندى شده و مترادفها و متضادها و روابط بين واژهها مشخص شده بود.
نخستين هدف «روژه» از تدوين تزاروس، كمك به افرادى بود كه قصد يافتن اصطلاحات دقيق براى بيان افكار و عقايد خود داشتند و براى همين از واژه «تزاروس» استفاده كرد كه از زبان يونانى و لاتينى گرفته شده و به معناى گنجينه و يا مخزنى از دانش است.(6)
كاربرد اصطلاحنامه (يا تزاروس) به مفهوم امروزى آن از اوايل قرن بيستم آغاز شد.
قرن بيستم با گسترش فوق العاده علوم فنون همراه بود. در زمينههاى علمى و فنى اصطلاحات زيادى پديد آمد، و با گسترش تحقيقات در مؤسسات و مراكز پژوهشى، ميليونها واژه ابداع شد. به موازات رشد و توسعه ارتباطات، و ايجاد رشتههاى جديد علمى، و لزوم ابداع واژگان و يا معادليابى براى واژگان جديد، مباحث زبانشناسى جدّىتر شد و با همين سير و سرعت، علم اصطلاحشناسى و اصطلاحنامه نگارى توسعه يافت. تا آن جا كه از سوى سازمانهاى جهانى براى سامان دادن به انبوه واژگان، مؤسسات و مراكزى مأموريت يافتند تا با تهيه تزاروس (اصطلاحنامه) به ضبط و ثبت واژهها و تعيين روابط معنايىِ منطقى ميان آنها، مفاهيم واژههاى علمى را روشن نمايند.
از سال 1959 به بعد از سوى سازمانها و اشخاص مختلف اصطلاحنامههايى به زبان انگليسى يا زبانهاى ديگر تهيه شد. مانند: اصطلاحنامههاى علوم اجتماعى، علوم كتابدارى و اطلاعرسانى، روانشناسى، جامعهشناسى، حقوق، علوم سياسى، علم اقتصاد، آموزش و پرورش، علم و تكنولوژى، علوم زمينشناسى، كشاورزى، زيستشناسى، شيمى، فيزيك، علوم پزشكى و... .
استانداردهاى جهانى
در دهههاى اخير در حوزههاى مختلف علوم، اصطلاحنامههاى بسيارى تدوين يافته و دستور العملها و خط مشىهايى نيز براى تهيه آنها ارائه شده است.
در سال 1974 سازمان بين المللى استاندارد نخستين استاندارد بين المللى تهيه تزاروس (اصطلاحنامه) را منتشر كرد.
در سال 1976 يونسكو دستور العمل تهيه اصطلاحنامه چند زبانه را ارائه داد؛ كه در سال 1979 با ويرايش دوم منتشر شد؛
در سال 1985 - در رديف استانداردهاى بين المللى استاندارد - دستور العمل كاملترى ارائه شد؛ اصطلاحنامه يونسكو بين سالهاى 1972 و 1975 به اهتمام متخصصان و بر اساس راهنمائىهاى «يونيسيت» (برنامه بين الدولى همكارى در زمينه اطلاعات علمى و فنى) تدوين شد - و در سال 1976 منتشر شد و مجدد در سال 1984 تجديد چاپ شد (8 سال بعد).
در سال 1995 (11 سال بعد) ويرايش جديد شد به اضافه زبان اسپانيولى و فرانسوى، در همين دوران اصطلاحنامه اريك (ERIC) نيز در زمينه تعليم و تربيت منتشر شد.
ليست اصطلاحنامههاى منتشر شده به زبان خارجى تا سال 1993 در كتاب - كتابشناسى اصطلاحنامههاى مراكز اطلاعات و مدارك علمى ايران 1372 - نوشته اشرف السادات فولادى آمده است.
اصطلاحنامه به زبان فارسى
تا سال 1374 اصطلاحنامهاى به زبان فارسى تدوين نشده است، مگر 3 مورد ترجمه.
در سال 1374 اصطلاحنامه اصفا، شوراى علمى اصطلاحنامه، سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى، در مقولههاى فرهنگى، آموزش و پرورش، ارتباطات، اقتصاد، جامعهشناسى، روانشناسى، كتابدارى و اطلاعرسانى انجام داده كه در ويرايش دوم اضافاتى هم داشت.
در بهار 1375 مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران «اصطلاحنامه اسپانيز» (SPINES) را با عنوان اصطلاحنامه نما (نظام مبادله اطلاعات علمى - فنى) منتشر كرد و ويرايش دوم آن در سال 1377 انتشار يافت.
اصطلاحنامه در زمينه علوم اسلامى
در بسيارى از علوم تجربى و انسانى، اصطلاحنامههايى تهيه شده است و گاه چند ويرايش نيز روى آنها صورت گرفته است؛ ولى در زمينه علوم اسلامى تدوين اصطلاحنامه در مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى از سال 1370 آغاز گرديد و شالوده آن ريخته شد. از آن جا كه نوع كار آن با ديگر رشتهها تفاوت دارد، از ويژگى خاصى هم بر خوردار است و به طور طبيعى دشوارى اين كار آن هنگام نمودار گرديد كه بايد سياست گزارى همه جانبه و كاملى صورت مىگرفت و ارزيابى درستى از آن تهيه مىشد و نيز به خدمت گرفتن نيروى كار آمد و مناسب از آن مقدماتى بود كه بايد پشت سر گذاشته مىشد. افزون بر اين، بايد همه اين مراحل با توجه به برنامهها و استانداردهاى جهانى و هم آهنگ و سازگار با آن شكل مىگرفت؛ بنا بر اين، در آغاز جزوهاى درباره مبانى اصطلاحنامه علوم اسلامى تهيه شد كه طى آن قالب اين كار و سياست گزارى عمده آن طراحى گرديد و مركز انتشارات دفتر تبليغات اسلامى براى نخستين بار در سال 1375 آن را چاپ و منتشر كرد، كارى كه هيچ كس تا آن زمان انجام نداده بود.
در سال 1374 اجلاس جهانى كتابداران و اطلاعرسانان مسلمان «كامليس 4» در ايران برگزار شد. در آن اجلاس طى مقالهاى اصطلاحنامه علوم اسلامى معرفى شد كه مورد توجه قرار گرفت و معلوم شد اين كار را تا كنون كسى انجام نداده است.
به دنبال آن، برنامه نرمافزارى كاربرى اصطلاحنامه در متون و منابع مختلف اسلامى و تشكيل بانكهاى اطلاعاتى در حوزههاى نه گانه اصطلاحنامه علوم اسلامى نوشته شده و دوران آزمايشى آن هنوز به پايان نرسيده است تا بستر بهرهورى علوم اسلامى گسترش يابد و محققان و عالمان و انديشمندان با استفاده از نظام واره اصطلاحنامهها بتوانند در هر سطح از ردههاى اصلى و فرعى (اعم و اخص) اطلاعات و مطالب مورد نياز خود را از متونى كه تايپ شده باشد در كامپيوتر با سرعت و دقت به دست آورند.
از شخصيتها و مراكز متعددى نقد و نظرهاى مفيدى رسيده است. از مدير اطلاعرسانى يونسكو تقدير نامهاى ارسال شده است.
يكى از كارهاى جانبى و مفيدى كه در عمل محقّق شده است، مستندات اصطلاحات است كه به زودى به عنوان فرهنگنامه در زمينه شاخههاى علوم اسلامى تقديم اهل تحقيق خواهد شد.
بحش چهارم: نحوه شكلگيرى اصطلاحنامه علوم اسلامى در حوزه علميه قم
شامل:
* ميراث گرانبهاى مكتب اهل بيت (ع)
* مسئوليت حوزهها در شرائط حاضر
* انگيزه تدوين اصطلاحنامه علوم اسلامى
* مراحل كار
مرحله اول:تعريف و تبيين مبانى نظرى
مرحله دوم:تدوين اصطلاحنامه جامع علوم اسلامى
ميراث گرانبهاى مكتب اهل بيت (ع)
مكتب اهل بيت (ع) از چنان غنايى بهره برده است كه به هيچ روى ديگر مكاتب قابل سنجش با آن نيستند. در قرآن و عترت، كه ميزان يكديگرند تمامى نيازهاى انسان آمده است و جواب هر مسئلهاى را مىتوان از زواياى آنها دريافت.
از ظهور اسلام تا غيبت كبرى (329 هجرى) آياتى كه بر قلب نازنين پيامبر (ص) فرود آمد بر دست خود پيامبر و بعدها على و اولاد بزرگوارش تفسير و تأويل شد. و آن سخنان را اصحاب و ياران آنها در كتابهاى خويش گردآوردند كه ميراث مكتوب آنان و تشيع از گرانبهاترين و مستندترين تأليفات در تاريخ بشر محسوب مىشود، نهجالبلاغه كه گوهر بى همتايى در اين عرصه به حساب مىآيد و به عنوان اخ القرآن نام دار است. تا تأليفات ديگرى كه توسط بزرگانى همانند: كلينى، صدوق، شيخ طوسى و... به رشته تحرير در آمده است دُرهاى ثمينى هستند كه در اختيار ما قرار دارد.
اما با كمال تأسف، چنان كه بايد و شايد نتوانستهايم از اين آثار نورانى بهره كافى ببريم و همراه پيشرفت ابزار اطلاعاتى و نظامهاى ارتباطى به پيش رويم. و از روشهاى شگفتانگيز پژوهشى امروزى سود جوييم.
مسئوليت حوزهها در شرائط حاضر
پس از ظهور انقلاب اسلامى، خصوصاً با گشايش فكر و انديشه در حوزه علوم اسلامى و تحقّق زمينه تبلور ديدگاهها و نظرات نو در حوزههاى علميه، و ظهور رايانه در پژوهش به عنوان ابزارى كار آمد، سطح انتظار مجامع فكرى و فرهنگى در تمام زمينهها از حوزههاى علميه بالاتر رفت، تا آن جا كه كار كرد و ساخت سنتى حوزههاى علميه جوابگوى نيازها و توقعات امروز نيست.
سابقه ارزشمند اسلام و تشيع، هويت غير قابل انكارى را براى حوزههاى علوم دينى ترسيم مىكند. اما با وجود اين نمىتوان نيازهاى فكرى جديد را از نظر دور داشت و نقش و تأثير ابزار و عوامل نو شونده در ارائه به موقع و سريع دانشهاى حوزوى و دينى را جزء لاينفك كار به حساب نياورد - به خصوص كه نيازهاى جديد فكرى - نقشهاى بيشترى را از اين پايگاههاى معنوى و علمى و اجتماعى طلب مىنمايد.
از سوى ديگر، توسعه مراكز پژوهشى و دانشگاهها و شبكههاى جهانى اينترنتى و سايتهاى متنوع، خود به منزله گسترش پايگاهها و بالارفتن ظرفيت توليد فكر و تكامل انديشه است. به موازات اين گستردگىها جغرافياى فرهنگى متحوّل شدهوبه تناسب،ارزيابى جامعه علمى و فرهنگى از كاركرد حوزههاى علميه نيز، به گونهاى متحول خواهدشد . بديهى است تامين اين نيازهاى نو به نو، و تهيه روشهاى سهل و در عين حال متقن و پر جاذبه، جز با شناخت دقيق روشهاى موجود جهانى و امكانات و ظرفيتهاى نهفته، ممكن نيست. در اين نگرش، نقش حركتهاى جمعى و خود جوش حوزويان را نبايد فراموش كرد.
پيشينه حوزههاى دينى تشيع نمايانگر اين است كه حتى در بدترين شرايط اجتماعى و سياسى، همين تلاشهاى فردى و گروهى توانسته است، بار سنگين رسالت حوزه را در سختترين شرائط و در تنگناى مشكلات تحمل كند.
انگيزه تدوين اصطلاحنامه علوم اسلامى
در شرايط خاص زمان و با توجه به آن چه گفته شد فضلا و انديشوران حوزهها بايد با سازمان دهى جدّىتر و ترسيم چهار چوب مسئوليتهاى خود به اندازه توان در تأمين نيازمندىهاى حوزهها هم آهنگى نمايند.
با همين انگيزه «واحد اصطلاحنامه علوم اسلامى» با همت گروهى از فضلاى حوزه علميه و تأييد جمعى از اساتيد گرانقدر در سال 1371 با حمايت مركز مطالعات و تحقيقات اسلامى پايهگذارى شد. و مأمور گرديد نسبت به تهيه «تزاروس علوم اسلامى» اقدام نمايد.
تا بتواند بين امكانات روز پژوهشى به خصوص رايانه و نسل حاضر، و منابع اسلامى ارتباطى ساختارى بر قرار كند و تحقيق و بررسى و استخراج گوناگون علوم را از آنها سهل و آسان نمايد. براى تحقق چنين هدف بزرگى برنامه ريزى لازم بود كه در دو مرحله كوتاه مدت و دراز مدت بايد سامان مىيافت.
مراحل كار
مرحله اول: تعريف و تبين مبانى نظرى
با سياستگذارى جامع، كه مبتنى بر شناخت مبانى نظرى موجود در سطح جهان است و بهرهگيرى از راههاى طى شده و تجربههاى بدست آمده، پس از بررسىها و مشورتهاى مختلف با كارشناسان اطلاعرسانى اين امر مسجّل شد كه بايد تزاروس علوم اسلامى تدوين شود - كارى كه در هيچ كجاى جهان اسلام صورت نيافته است.
تنظيم ساختار و روش كارشناسانه اين فرايند از امور مهمى بود كه مىبايست به دور از اِعمال سليقههاى شخصى، با توجه به استانداردهاى موجود - فراهم شود - تا از نظر كيفيت و رعايت اصول و قواعد جهانى قابل رقابت با كارهاى مشابه باشد و تأمين اين مهم حدود 2 سال به طول انجاميد.(7)
يافتن تدوين كنندگان تزاروس علوم اسلامى، يعنى محققان دانشمندى كه با علوم اسلامى آشنا بوده و به علوم اطلاعرسانى و كتابدارى واقف باشند و از ذوق و سليقه و همت و حوصله بالايى برخوردار باشند نيز از مسائلى بود كه سرنوشت برنامه مورد نظر را رقم مىزد، آموزش و پرورش نيروى انسانى مناسب، براى اين موضوع از مشكلترين فرايندها در مراحل كار محسوب مىشود. همراه شدن اساتيد حوزه و دانشگاه براى بازرسى و باز بينى و رفع مشكلات محتوايى و فنى نيز از مشغلههاى عمده و طاقت فرسا است. سازماندهى گروههاى تخصصى به تناسب شاخههاى مختلف علوم اسلامى و آموزش آنها و تشكيل كميتههاى فنى براى رفع ابهامات فنى امرى است قابل ملاحظه.
مرحله دوم: تدوين اصطلاحنامه جامع علوم اسلامى
مسائلى از قبيل آن چه گذشت، بخشى از فرصتها را در مرحله اوّل به خود اختصاص داد - بماند از توجيه متوليان و تصميم گيران مركز كه با نوع كار آشنا نبودند و عرصه پر طول و عرض اين كارستان را برنمىتافتند. به هر حال، اساس و بنيان اين تلاش نو و بديع در حوزه علوم اسلامى - در سال 1373 با طراحى شاخههاى مربوط به علوم اسلامى ريخته شد و گروههاى علوم قرآنى، و فلسفه اسلامى، زير نظر شوراى علمى كه مركب از اساتيد و فضلاى حوزه و دانشگاه بودند آغاز به كار كرد.
كه اين دو گروه محط آزمايشها و حرف و بحثهاى ساختارى و محتوايى و مورد حك و اصلاحهاى مختلف براى تطبيق مبانى در مرحله عمل قرار گرفت. بارها محققان اين گروهها جا به جا و حتى تعويض شدند - تا بالاخره اولين اثر مكتوب در سال 1376 در رديف آثار منشره حوزه علميه قم در آمد و ويرايش اول اصطلاحنامه علوم قرآنى در يك جلد و اصطلاحنامه فلسفه اسلامى در دو جلد منتشر شد. بديهى است سنخ اين آثار گروهى است و از عهده افراد به تنهايى بر نمىآيد از اين رو علاوه بر محققان، در تمام مراحل، اساتيد مشاور به بازبينى و امعان نظر مىپرداختند.
انسجام و هماهنگى ميان بخشهاى تخصصى، و طراحى زمينه تحقق يافتن بخش جامع علوم اسلامى نيز از اهميت فوق العاده برخوردار بوده و هست. زيرا پس از تدوين اصطلاحنامههاى تخصصى هر شاخه از علوم اسلامى، بايد اين مجموعه تحت عنوان «اصطلاحنامه جامع علوم اسلامى» سامان دهى و تنظيم شود، تا در طرح كلان و نهايى ذخيره و بازيابى اطلاعات علوم اسلامى به كار آيد.
از سال 1376 به بعد گروههاى تخصصى ديگر فعال شدند. و طرح اصطلاحنامه در حوزه اصول فقه، كلام اسلامى، منطق، علوم حديث، اخلاق اسلامى و فقه و عرفان اسلامى تدوين و پس از تصويب، محققانى از فضلاى حوزه علميه قم - رشتههاى تخصصى - كلام اسلامى، تفسير و علوم قرآنى، كه ترجيحاً به زبان خارجى نيز آشنا بودند گزينش شده و پس از دوره آموزشى مقدماتى نمايه سازى و اصطلاحنامه نگارى به تناسب نياز و توانايى افراد گروهها شكل يافت. كه اشراف كار را شوراى علمى اصطلاحنامه علوم اسلامى بر عهده داشت، و براى هر گروه علاوه بر محققان، اساتيد مشاور نيز منظور گرديد. در نتيجه، ويرايش اول اصطلاحنامه اصول فقه در سال 1377 در يك جلد منتشر شد. هم اكنون «اصطلاحنامه كلام اسلامى» در حال نشر است و اصطلاحنامههاى علوم حديث، اخلاق اسلامى، منطق نيز در حال بازنگرى نهايى و آماده نشر است - و اصطلاحنامه فقه در حال تدوين مىباشد.
بحش پنجم: اهميت اصطلاحنامه علوم اسلامى
شامل:
* تعيين روابط معنايى و هميشه صادق ميان اصطلاحات
* ترسيم طرح و نقشه كلى ساختارى موجود در علوم اسلامى
* تبيين گستره مطالعه و پژوهش در موضوعات اسلامى
موضوعنگارى منابع مختلف اسلامى بر اساس ساختار اصطلاحنامه
ضرورت موضوع نگارى در مدارك اسلامى
* نقشآفرينى اصطلاحنامه در اطلاعرسانى چند سطحى
اهميت اصطلاحنامه علوم اسلامى
اهميت اصطلاحنامه علوم اسلامى به جنبههاى مختلفى بر مىگردد كه در ضمن بحثها به برخى از آنها اشاره شد. نكتههاى ديگرى نيز مىتوان اشاره كرد كه در زير مىآيد:
الف - تعيين روابط معنايى و هميشه صادق ميان اصطلاحات
در اين تحقيق روابط معنايى و منطقى اصطلاحات در هر علم معين مىشود كه اين روابط منطقاً يا رابطه هم معنا و مترادف هستند، يا رابطه اعم و اخص و يا رابطه وابستگى، يعنى هيچ اصطلاحى در هيچ علمى وارد نمىشود و به كار نمىرود، مگر اين كه با موضوع آن علم رابطهاى دارد، و آن رابطه يكى از روابط چهار گانه مذكور خواهد بود.
مانند:
آيات
بج: آيه
ا.ع: تقسيمات شكلى قرآن
ا.خ: آيات آفاقى
آيات ارضى
آيات استدراج
آيات الاحكام
و.... (بيش از 60 اصطلاح)
ا.و: آخرين آيه
اسامى آيات
افضل آيات
اولين آيه
بلندترين آيه
و.... (27 اصطلاح)(8)
همه اصطلاحات در هر شاخه علمى روابط هميشه صادق آنها با بقيه اصطلاحات همان حوزه از دانش، معلوم مىشود. و مراجعه كننده با استفاده از بخش الفبايى - كه سادهترين راه براى دست يابى به اصطلاحات است - جاى گاه معنايى هر اصطلاح را در مقايسه با اصطلاحات ديگر باز مىشناسد.(9)
اين روابط معنايى با علايم خاصى طبق استانداردهاى جهانى مشخص مىشود كه عبارتاند از:
بج: به معناى «به جاى» نشان اصطلاح هم معنا و مترادف؛ UT
ا.ع: به معناى «اصطلاح اعم»؛ BT
ا.خ: به معناى «اصطلاح اخص»؛ NT
ا.و: به معناى «اصطلاح وابسته»؛ RT
لازم به يادآورى است كه اين چهار نوع رابطه، روابط منطقى هستند و مفاهيم غير از اين چهار نوع، رابطه ديگر نمىتوانند داشته باشند؛ زيرا اصطلاحات يا با يك ديگر هم معنا هستند، يا حاكماند، يا تابع و يا وابستگى معنايى دارند (تداعى معانى و يا بحثى).
ب - ترسيم طرح و نقشه كلى ساختار موجود در علوم اسلامى
در اصطلاحنامههاى علوم اسلامى تمامى اصطلاحات به صورتى منظم و معنا دار طبقه بندى شدهاند؛ به نوعى كه از بالاترين رده هر علم مىتوان تمامى زير مجموعهها و اصطلاحات مربوط به آن را در يك رديف ملاحظه كرد - اگر در بخش الفبايى، هر اصطلاحى با مرتبطات معنايى خود مشخص مىشد - در بخش نظام يافته و ترسيمى، فهرستى منظم از تمامى اصطلاحات هر علم، به دست مىآيد.
مانند:
علوم قرآنى
تقسيمات قرآن
تقسيمات آيات و سور
تقسيمات شكلى قرآن
آيات
آيات ارضى
آيات سماوى
آيات دليلى
آيات نهارى
آيات مكى
آيات مدنى
(و .... بيش از 60 اصطلاح)
در ترسيم فوق هر طبقهاى نسبت به پايينتر از خود «اعم» و نسبت به بالاتر از خود «اخص» است.
در بخش ترسيمىِ اصطلاحنامهها موضوعات از بالاترين رده عام علم كه مثلاً عنوان «علوم قرآنى» است تا(10)
پايينترين تابع و اخص يعنى «كلمات قرآن»، به صورت منظم ترسيم شدهاند كه محقّق مىتواند با يك نگاه، شاكله و اصول موضوعات «علوم قرآنى» را بازيابد و ديدگاهى جمعى و ساختارى از نقشه كلىِ حاكم بر «علوم قرآنى» را بفهمد، و ايجاد چنين نقشهاى در تحقيق، تعليم و تعلّم و به خصوص در طبقه بندى اطلاعاتِ ابنوهِ رايانهاى بسيار حياتى و كار ساز است كه به جنبه نرمافزارى آن بعداً مىپردازيم.
ج - تبيين گستره مطالعه و پژوهش در موضوعات اسلامى
اين تحقيق براى تعليم و تعلّم و ارائه درسى از سوى استاد و هم چنين براى پژوهش گران از آن رو اهميت دارد كه يك پژوهشگر مىتواند گستره تحقيق و مطالعه خود را در موضوع مورد نظر، بر اساس ردهها و موضوعات اخص و وابسته شناسايى و دنبال كند و اين هدف، در بخش نظام يافته اصطلاحنامه به سهولت به دست مىآيد. (11)
مثلا هر گاه محققى بخواهد درباره «قياس» به عنوان يكى از مفاهيمى كه در اصول فقه مطرح مىشود، بررسى و پژوهش (دامنه دارى انجام دهد)، بايد از موارد ذيل اطلاع حاصل كند:
1 - موارد كار برد مشابه و مترادف اين واژه را بداند كه عبارتند از:
«تمثيل منطقى»، «قياس اصولى»، «قياس تشبيه»، «قياس تمثيل»، «قياس فقهى»(12)
2 - بايد بداند كه در علم اصول فقه قياس از نظر معنايى زير مجموعه چه مفهومى قرار مىگيرد.
مانند: «ادله» و يا «ادلة غير معتبره».
3 - و نيز بداند كه «قياس» چه زير مجموعههايى دارد. مانند:
«قياس ادنى»، «قياس اطراد»، «قياس اولويت»، «قياس تخريج مناط» و «قياس جلى»، «قياس خفى»، «قياس دلالت»، «قياس سبر»، «قياس صحيح»، «قياس طرد»، «قياس عكس». و... (13)
4 - «قياس» با چه واژهها و مفاهيمى در اصول فقه ارتباط بحثى و يا تداعى معنايى دارد؛ هر چند آنها مترادف و اعم و اخص نيست، ولى يك نوع هم بستگى و رابطهاى دارد كه در تكميل بحث قياس مؤثر است. مانند:
اجتهاد قياسى
اركان قياس
استحسان قياسى
حجيّت قياس
تعارض عرف و قياس
شرايط قياس
و...
وقتى كه روابط چهارگانه فوق يعنى مترادف، اعم، اخص و وابسته آشكار گشت، حد و مرز معنايى «قياس» در حوزه اصول فقه شناسايى مىگردد.
مجموعه اصطلاحات مترادف، اعم و اخص و وابسته نسبت به «قياس» يك مجموعه منسجم و مرتبطى را تشكيل مىدهند كه محقق با دستيابى به همه آن مفاهيم، قادر خواهد بود شناخت جامعى از قياس را به دست آورد. و محدوده مرتبطات مفهومى و واژگانى را تشخيص دهد - و الگوى بررسى و تحقيق خود را شناسايى كند.
اين مقدار آگاهى با مراجعه محقق به بخش الفبايى اصطلاحنامه اصول فقه به دست مىآيد؛ زيرا در آن جا«قياس» به عنوان يك اصطلاح در رديف الفبايى «ق» قرار گرفته و روابط معنايى اختصاصى آن با بقيه اصطلاحات در حوزه دانش اصول فقه با علائمى مشخص شده است.
لازم به يادآورى است كه اگر محقق بخواهد دامنه تحقيق خود را گسترش دهد و مفاهيم و مباحث فراتر و يا فروتر از «قياس» را بداند - يعنى بخواهد بداند قياس زير مجموعه چه مباحث كلىترى قرار گرفته و يا پايينتر از اخصهاى آن، چه زير بخشهاى ريزتر و فرعىترى قرار گرفتهاند و يا در عِداد چه مفاهيم و مباحثى قرار مىگيرد، با مراجعه به بخش نظام يافته و ترسيمى، اين مقصود روشنتر خواهد شد. در آن جا ترسيم شده كه قياس زير مجموعه «ادله» - «ادله غير معتبر» و يا هر آن چه كه شأنيت دليل بودن را دارد - است.
و ادله «هم ارز»و در عِداد «اصول عملى» «اجتهاد و تقليد» «تعارض و تعادل و تراجيح» «مباحث الفاظ» و «ملازمات عقلى» قرار دارد. و همه اينها زير مجموعه عمده و «ردههاى اصلى» «اصول فقه» هستند و مباحثى از قبيل «شهرت»، «عرف» «استقراء»، «استحسان» و موارد ديگر مفاهيمى فروتر از قياساند.(14)
اين اصطلاحات (در باب قياس) حالت اعضاى يك خانواده را دارند كه با مرتبطات خود خانوادهاى تشكيل مىدهند و سوابق و لواحق آنها را نيز مىتوان پيگيرى و معين نمود.
با اين ديد كلى و مجموعى و همه جانبهاى كه از «قياس» به دست آمده است، راحتتر مىتوان سراغ منابع و مباحث رفت و طرح بحث در كلاس و يا تدوين طرح تحقيق را پىريزى كرد.
اصطلاحنامه در تمامى اصطلاحات و موضوعات، اين وضعيت را ايجاد مىكند، كه علاوه بر بررسى و شناسايى جاىگاه هر اصطلاح به صورت خاص، رابطه آن را با مجموعه علم و در پيكره و شاكله كلى علم معلوم مىنمايد.
د: موضوعنگارى منابع مختلف اسلامى بر اساس ساختار اصطلاحنامه
حال كه اين طرح در سطح كلان فراهم گشته و ساختار معنايى و ردهاى آن از نظر منطقى ترسيم گشته است، مرحله مهم ديگرى وجود دارد كه همان موضوعنگارى متون و منابع و اطلاعات پراكنده و گوناگون بر اساس اصطلاحات در اصطلاحنامه است كه با ظرافت و دقت خاصى بايد صورت گيرد و امورى مانند ذيل رعايت گردد.
1 - متن مورد نظر با دقت مطالعه شود و اصطلاح و يا اصطلاحاتى كه آن متن را پىريزى مىكنند و نمايانگر مفهوم واقعى آن هستند، از اصطلاحنامه انتخاب شده، و صفحه و سطر متن مربوط روى فيشِ مخصوصِ تحقيق ثبت گردد.
2 - در انتخاب اصطلاح، خاصترين عنوان، گزينش، و از كلىگيرى پرهيز شود.
3 - در صورتى كه اصطلاح مورد نظر يافت نشود، دو راه وجود دارد:
الف - از اصطلاح عامتر استفاده شود.
ب - اصطلاح مورد نياز با رنگ متفاوت از متن روى فيش ثبت شده و به عنوان «اصطلاح پيشنهادى» در برگهاى كه به اين منظور آماده شده است يادداشت شود.
4 - براى نوشتن نشانى كتاب از «كد»استفاده شود و آن كد به همراه صفحه و سطر روى هر فيش نوشته شود... و مسائل ديگرى كه در مرحله فيشبردارى رعايت آنها ضرورى است.
ضرورت موضوع نگارى در مدارك اسلامى بديهى است، اين كار بسيار سنگين، دقيق و وقتگير است؛ ولى از مسائل مهم و ضرورى و بر زمين مانده در معارف اسلامى است. موضوعنگارى دقيق و كامل از مدارك و منابع اسلامى از مسائل با ارزش و اولى پژوهش محسوب مىشود؛ به نوعى كه تمامى مدارك موجود بايد يك بار و براى هميشه به صورت دقيق، مطالعه و بررسى و موضوعنگارى شود و زمينه موضوعنگارى مطالب نو به نو را به صورت دائم فراهم سازد تا دسترسى پژوهشگران و انديشهورزان را به متون مختلف و موجود سهل و آسان نمايد.
اين كار بزرگ و مؤثر بايد توسط متخصصان در همان رشته و بر اساس اصول شناخته شده و صحيح صورت گيرد؛ چون استفاده كنندگان آن عمدتاً اساتيد، و انديشمندان و پژوهشگران در علوم اسلامى خواهند بود.
اين پژوهش بايد بر اساس طرح و ساختار تعريف شده اصطلاحنامه علوم اسلامى ارائه شود و با استفاده از پنانسيل سرعت و دقت موجود در رايانه، طبق برنامه نرمافزارى، تنظيم و ظرفيت كار آيى آن چندين برابر گردد. به اين ترتيب محققان علوم و معارف اهل بيت (ع) براى به دست آوردن مطالب مورد نياز خويش زمان كمترى صرف مىكنند و بيشتر به تحقيق و بررسى كارهاى بر زمين مانده و راههاى نارفته و كشف مباحث جديد و پاسخ به شبهات متنوع امروزى خواهند پرداخت.
براى همين است كه يكى از اهداف مهم كه اصطلاحنامهها عموماً و در اصطلاحنامه علوم اسلامى خصوصاً مورد نظر است، طبقهبندى مطالب موجود در متون و منابع اسلامى است كه بر اساس ساختار طبقهبندى شده و معنادار اصطلاحنامه «بخشهاى نظام يافته و ترسيمى» - مطالب پراكندهاى كه در متنهاى متنوع وجود دارد به سيستم رايانهاى سپرده شود و بر اساس برنامه نرمافزارى ذخيره و بازيابى گردد تا محققان و اساتيد به راحتى بتوانند از راه(15) اصطلاحات - به عنوان مدخل و كليد ورود - به مطالب و متنها كه قبلاً طبق ساختار اصطلاحنامه به برنامه داده شده است - دسترسى پيدا كنند.
اطلاعرسانى چند سطحى از متون اسلامى
يكى از برنامههاى ارزشمند كه طراحى آن با استفاده از بخش ترسيمى اصطلاحنامه علوم اسلامى و امكانات نرمافزار آن فراهم مىشود، اطلاعرسانى چند سطحى از منابع و متنهايى است كه به صورت فايلهاى الكترونيكى حروف نگارى شده باشند.
در اين روش: علاوه بر دسترسى به اطلاعات خاص هر اصطلاح از طريق رايانه و هم چنين يافتن اطلاعات مربوط به مرتبطات هر اصطلاح يعنى مترادفها اعم، اخص، و وابستهها، قابليت مهم ديگرى وجود دارد كه: محققان مىتوانند اطلاعات يك اصطلاح را به صورت جمعى تحت عنوان يك «رده» به دست آورند. مثلا آن چه مربوط به «قياس» در اصطلاحنامه اصول فقه مىشود مباحث «ادله» حساب مىآيد.
«ادله» يك رده اصلى است، ممكن است محققى بخواهد تمامى اطلاعات مربوط به «ادله» را با همه زير بخشهاى مترادف، اعمها و اخصها و وابستهها را در يك فايل ساختار دار جداگانه و يا در يك مجموعه مكتوب به صورت چاپ شده ملاحظه نمايد - اين امكان با قابليت جيستوى متنها (از عناوين مختلف) فوقالعاده در تحقيق و گسترش انديشه اسلامى و صرفهجويى در وقت انديشوران اسلامى مؤثّر است.
هم چنين محقق مىتواند سطوح بالاتر از رده قبل را و يا اعم را جستو نمايد و اطلاعات خاص آنها را ملاحظه، مطالعه و حتى چاپ نمايد و در مواردى مطالبى را بر آن افزوده و يا از آن حذف نمايد هر چند اين راه دشوار، پر هزينه و زمان بر است، ولى با ملاحظه فوايد آن در امر پژوهش، انجام آن لازم مىنمايد.
مانند:
علوم قرآنى
شناخت تاريخ قرآن
جمع قرآن
(به لحاظ اشخاص و ادوار)
جمع دوره پيامبر(ص)
جمع امام على (ع)
جمع ابوبكر
جمع عثمان
(به لحاظ چگونگى جمع)
جمع حفظى قرآن
جمع كتابى قرآن
نزول قرآن
نزول تدريجى
نزول بعد الحكم
نزول قبل الحكم
نزول مشيعى
نزول مفردى
نزول دفعى
نزول خاص
نزول عام
در ترسيم فوق (اصطلاحنامه علوم قرآن بخش ترسيمى ص 452) پژوهشگرى كه مىخواهد در مورد «نزول دفعى قرآن» تحقيق نمايد به نوعى كه از جوانب اين مفهوم و اطلاعات مرتبط با آن آگاهى كامل پيدا كند، با استفاده از بخش ترسيمى مذكور مباحث مربوط به «نزول تدريجى» كه هم سطح نزول دفعى قرآن از نظر معنايى و طبقهبندى به حساب مىآيد را ملاحظه خواهد كرد - همان طور كه مىتواند سطح بالاتر از آن را كه «نزول قرآن» است و يا سطوح بالاتر مانند «جمع قرآن» و «شناخت تاريخ قرآن» را به فراخور گستردگى پژوهش خويش مورد مطالعه و بررسى قرار دهد.
و يا مانند:
علوم قرآنى
شناخت تفسير و مفسران
تفسير قرآن
مفسران قرآن
مفسران تربيتى قرآن
مفسران اشارى
مفسران عرفانى
مفسران فلسفى
مفسران اجتماعى
مفسران تاريخى
مفسران ادبى
مفسران علمى
مفسران كلامى
مفسران اخلاقى
مفسران روايى
مفسران احكام قرآن
مفسران قصص قرآن
مفسران رموز قرآن
مفسران شيعه
مفسران اسماعيليه
مفسران اماميه
مفسران زيديه
مفسران طبقه اول
مفسران طبقه دوم
......................... تا طبقه هشتم
مفسران قرآن اول
مفسران قرآن دوم
......................... تاطبقه پانزدهم
با توجه به ترسيم فوق محققى كه مىخواهد در مورد «مفسران شيعه» پژوهشى همه جانبهاى داشته باشد. بإ؛ّّ بهرهگيرى از بخش ترسيمى اصطلاحنامه علوم قرآنى، مفاهيم سطوح بالاتر و پائينتر را ملاحظه مىنمايد: «مفسران اسماعيليه»، «مفسران اماميه»، «مفسران زيديّه» عناوينى هستند كه در سطح زير مجموعه مفسران شيعه قرار گرفتهاند. و بررسى درباره اين گروه هنگامى تكميل مىشود كه فِرَق و مذاهب سطح پائينتر آن شِناسايى شده باشد.
همچنين انواع و اقسام مفسران قرآن به لحاظهاى مختلف، از قبيل: گرايشها و نگرشهاى متفاوت مفسّران، و طبقات مفسران در قرنهاى مختلف و يا سبكها و شيوههاى تفسيرى متفاوت نيز از مواردى هستند كه در سطوح پائينتر و يا بالاتر «مفسران شيعه» قرار مىگيرند. و با مطالعه و بررسى درباره آنها، گستره تحقيق و دامنه اطلاعات به صورت جامع الاطراف، شكل خواهد گرفت.
بحش ششم: تعريف و فوائد اصطلاحنامه علوم اسلامى
شامل:
* تعريف اصطلاحنامه
* تفاوت اصطلاحنامه با فرهنگنامه و دائرة المعارف
* مراحل و فوائد عمده اصطلاحنامه
در بخشهاى گذشته كلياتى در مورد نحوه شكلگيرى و اهميت اصطلاحنامه علوم اسلامى بيان شد اينك پس از تعريف و توضيحى درباره اصطلاحنامه، به تفاوت آن با فرهنگنامه و لغتنامه اشاره نموده و سپس مراحل و فوائدى از اصطلاحنامه را بيان مىكنيم.
تعريف اصطلاحنامه
اصطلاحنامه «Thesaurus» به معناى فهرست دقيق و منظم، با ساختار گويا از اصطلاحات، موضوعات و مفاهيم به كار رفته در يك حوزه معرفتى و يا شاخه علمى است. به نوعى كه هيچ اصطلاحى بدون رابطه با باقى اصطلاحات(16)
يافت نخواهد شد و به شكل كلافى منّظم، ارتباط معنايى آن با باقى اصطلاحات مشخص مىشود.
اصولاً هر علمى، ساختار خاصى دارد وگرنه نمىتواند به عنوان علم شناخته شود. يعنى مجموعه اطلاعات در هر دانشى در قالب الفاظ و اصطلاحات خاص آن بيان مىشود، اصطلاحات قالبهايى هستند كه براى بيان مفاهيم به كار مىآيند.
و اين اصطلاحات نسبت به يكديگر بيگانه نيستند - حداقل اين است بر محور موضوع خاصى مىچرخند - مسئله موضوع، محمول و مسائل در علوم، حاكى از وجود همين ساختار منطقى است كه همه مسائل و محمولات علم بايد بر محور موضوع علم بچرخد - پس بايد ساختارى داشته باشند - تشخيص اين ساختار و ترسيم درست آن، نقش مهمى در آموزش، تحقيق، تدريس و... خواهد داشت.
يكى از نقشهاى اساسى در طراحى اصطلاحنامه، تأمين همين ساختار و ترسيم درستى از شاكله و طرح علوم است، كه در واقع با ترسيم درست آن مجموعه موضوعات و مسائل آن در چنگ پژوهشگر قرار مىگيرد.
بخشها و موضوعات متورّم و بخشهايى كه در آن كار درستى صورت نيافته است، مشخّص مىشود، موضوعات اصلى آن علم از موضوعاتى كه از علوم ديگر به وام گرفته است معلوم مىشود و به هر طريق وضيعت كلى آن علم به صورت درختى و نظام يافته در ديد مراجعه كننده قرار مىگيرد.
با مراجعه به اصطلاحنامههاى كلام اسلامى، و فلسفه اسلامى، مىتوان يافت كه اين 2 دانش چگونه مكمّل يكديگرند و در چه مواردى كلام دقيقاً، مفاهيم و اصطلاحات فلسفى را به استخدام در آورده و چه مقدار اصطلاح فلسفى در كلام آمده و چه بسا مباحثى تكرارى در هر دو وجود دارد كه ممكن است آنها را پالايش نمود و در جايگاه خود قرار داد و مراجعين را به همان جا حواله كرد.
تفاوت اصطلاحنامه با فرهنگنامه و دائرة المعارف
بعضى به اشتباه اصطلاحنامه را با لغتنامه و يا فرهنگنامه يكى مىپندارند، (در حالى كه ماهيتاً دو چيزند).
1 - اصطلاحنامه بر گردان تزاروس «Thesaurus» و فرهنگنامه معمولاً همان «Glossary» و يا «Dictionary» است.
2 - اجزاء تشكيل دهنده لغتنامه و فرهنگنامه لغت است، يعنى هر چه در ادب محاورهاى اهل لغت به كار مىرود، ولى در اصطلاحنامه فقط كليد واژهها و اصطلاحات كه تكيهگاههاى كلام و موضوع اصلى آنند، آورده مىشود.
3 - روش ارائه لغتنامهها و فرهنگها و دائرة المعارفها ماهيتاً با اصطلاح نامهها متفاوت است در دائرة المعارفها، اصطلاحات در لغتنامهها، لغات در رديف الفبايى خود قرار مىگيرد و تعريف و توضيح لازم آن داده مىشود ولى در اصطلاحنامه هر اصطلاح كه در رديف الفبايى قرار مىگيرد، با مرتبطات منطقى و معنايى خود منظّم مىشود يعنى در معناشناسى هر كليد واژه يا اصطلاحى، مترادفها، مشتركات لفظى اصطلاح اعم و اخص و وابستههاى آن به شكلى خاص ارائه مىشود.
مانند:
علوم قرآنى
(مترادف به جاى) بج: قرآنشناسى
(اعم) ا.ع: علوم اسلامى
(اخص) ا.خ: اسلوب ادبى قرآن
اعجاز قرآن
تاريخ قرآن
تفسير مفسران
(11 مورد اخص)
(وابسته) ا.و: اعلام علوم قرآنى
طبقهبندى علوم قرآنى
كتابشناسى علوم قرآنى
مؤسسات قرآنى
(و 10 مورد ديگر)
4 - در متن اصطلاحنامهها، تعريف و توضيح لغوى و يا اصطلاحى ثبت نمىشود - بلكه اينها از مطالب پشت صحنه، به خصوص در كامپيوتر مىتواند قرار گيرد. چون هدف اصلى پيدا كردن روابط مفهومى و معنايى ميان اصطلاحات است.
هيچ علمى بدون موضوع و مسايل شكل نمىگيرد - كه موضوع همانند تنه اصلى و مسائل به عنوان شاخ و برگها، بدنه آن حوزه معرفتى را تشكيل مىدهند. اصولاً بحث موضوع و مسائل و مبادى از امور مهم در نظم لازم و منطقى موجود در هر علم است كه از دير باز مورد توجه و بحث انديشمندان بوده است و اين نشان مىدهد كه علم يعنى مجموعهاى منظم و منطقى كه يك نوع ساختار همگون و پيوسته دارد - و براى همين است كه صاحبان فنّ در هر حوزهاى به محض برخورد با يك موضوع يا مسئلهاى تشخيص مىدهند كه اين موضوع مربوط به آن علم هست يا نيست، يكى از خصوصيتهاى بارز بخش نظام يافته و ترسيمى اصطلاحنامهها نيز نشان دادن همين ساختار منطقى است كه بر اساس موضوع (تنه اصلى) ردههاى اصلى (شاخههاى بزرگ و اصلى) را نشان مىدهد، و براى ردههاى اصلى نيز شاخههاى فرعى (زير رده) و براى آنان نيز فرعى و ... را مشخص مىنمايد - به شكلى كه به سهولت مىتوان از ابتدا تا انتهاى يك حوزه دانش را به صورت طبقهبندى شده در يك ديد و نگاه كلى ملاحظه كرد.
مانند:
علوم قرآنى
شناخت اسلوب ادبى قرآن
اسلوب بلاغى قرآن
اسلوب بديعى قرآن
اسلوب بيانى قرآن
استعارات قرآن
استعاره اصليه
استعاره تبعيه
استعاره بالكنايه
(و 10 مورد ديگر)
امثال قرآن
امثال بلند قرآن
امثال كوتاه قرآن
امثال تشبيهى
امثال تمثيلى
و....
مراحل و فوائد عمده اصطلاحنامه
1 - ثبت و ضبط اصطلاحات و واژهها به دليل گستردگى بيش از حد و دسته بندى آنها بر حسب مفاهيم و زيربخشها و مترادفات و متضادها.
2- استفاده از اصطلاحنامه در دانش اطلاعرسانى براى سازماندهى اطلاعات در نمايهسازى،چكيدهنويسى و...
3 - با وارد شدن كامپيوتر در عرصه پژوهش ايجاد زبان مشترك و واحد براى پژوهشگران، نمايهسازان، رايانه و نظام ذخيره و بازيابى ضرورت يافت و اين زبان ارتباطى را اصطلاحنامهها تأمين مىنمايد.
براى قرار دادن اطلاعات در برنامههاى نرمافزارى ضرورتاً بايد متنهاى مختلف مطالعه و فيش بردارى و موضوعنگارى شود. نقش موضوع در اين مرحله بسيار مهم است، اگر موضوعات از قبل مشخص و كنترل نشده باشد، ناهماهنگى در ذخيره اطلاعات و بازيابى آنها ايجاد خواهد شد از اين رو بايد قبل از نمايهسازى يا همزمان با آن گروه (اصطلاحنامه) اصطلاحات پيشنهادى فيش برداران و نمايهسازان را كنترل نموده و رابطه معنايى آنها را با باقى اصطلاحات معلوم نمايد - تا فيش بردار و نمايهساز از اصطلاحات كنترل شده براى موضوع نگارى استفاده كند - در اين صورت پژوهشگران (مراجعان) نيز مىدانند كه چه اصطلاحى در رايانه به كار رفته است و هماهنگى ميان ماشين، نمايهساز و پژوهشگر در نظام ذخيره و بازيابى اطلاعات ايجاد خواهد شد. و اين امر در سامان دهى اطلاعرسانى كارآمد و به روز به خصوص در اطلاعات انبوه و پراكنده از متون متفاوت و متعدد بسيار حائز اهميت است.
4 - در اين تحولات اين فكر در ميان صاحبنظران اطلاعرسانى ايجاد شد كه مىتوان، مدارك علوم و رشتههاى خاص معارف بشرى را با استفاده از واژگان خاص - اصطلاحنامههاى تخصصى - ذخيره و نمايه نمود و جستجوى آنها را به شكل بانكهاى اطلاعاتى خاص و جامع راحت كرد.
5 - با سير همين تحول، اين حقيقت نيز آشكار شد كه از اصطلاحنامه مىتوان (علاوه بر استفاده در نمايه سازى و ذخيره و بازيابى مدارك) به منظور نشان دادن گستره و ساختار سلسله مراتب هر علم نيز استفاده كرد و از آن در طبقهبندى منابع كتابى و غير كتابى بهره جست.
6 - اصطلاحنامه جزء منابع مرجع در كتابدارى براى كتابخانهها مىتواند قرار گيرد كه بخش نظام يافته آن ملاك طبقهبندى كتابخانههاى تخصصى باشد، و جاى ردهبندىهاى موجود را نيز بگيرد و بهتر از آنها پاسخگو باشد.
7 - اصطلاحنامه مىتواند به محققان و دانشجويان الگوى تحقيقاتى ارائه كند - و حيطه تحقيق را در پاياننامهها مشخص نمايد، اساتيد و دانشجويان نيز با نظم و منطق معنايى حاكم بر اصطلاحات در اصطلاحنامه، در تفهيم و تفاهيم مطالب حوزههاى تخصصى بهتر مىتوانند توفيق يابند.
8 - بايستههاى تحقيقاتى - بخشهايى كه كار پژوهشى زياد و يا متناسبى انجام شده از جاهايى كه نياز به كار جدى دارد باز شناخته مىشود.
تدوين: محمدهادى يعقوبنژاد
(1) - سوره زمر آيه 9.
(2) - رهبر معظم انقلاب در ديدار مسئولين مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى با ايشان 1371/10/14 - كتاب مجموعه مقالات اولين سمينار كامپيوتر و علوم اسلامى - مركز تحقيقات كامپيوترى علوم اسلامى ص 12 - بهار 1372.
(3) - ر ك: كتابشناسى اصطلاحنامه، مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران/1372.
(4) - رجوع شود به اصطلاحنامه فلسفه اسلامى، وجود.
(5) - P P.M.Roget
(6) - اصطلاحنامه كتابدارى، كتابخانه ملى ايران 1365.
(7) - بخشى از نتيجه كار در اين مرحله را در كتاب «در آمدى بر مبانى اصطلاحنامه علوم اسلامى» مشاهده نماييد.
(8) - ر. ك: اصطلاحنامه علوم قرآنى ص 99.
(9) - ر. ك: اصطلاحنامه علوم قرآنى از صفخه 99 تا 323 - اصطلاحنامه فلسفه جلد 1 و 2 - اصطلاحنامه اصول فقه از صفحه 43 تا صفحه 264.
(10) - ر ك: اصطلاحنامه علوم قرآنى از صفحه 445 تا 468 - اصطلاحنامه اصول فقه صفحه 337 تا 393.
(11) - ر ك: اصطلاحنامه علوم قرآنى 327 تا 440 - اصطلاحنامه اصول فقه ص 267 تا 373.
(12) - ر ك: اصطلاحنامه اصول فقه ص 192 و 292 و 380.
(13) - و 3 - اصطلاح نامه اصول فقه ص 192.
(14) - اصطلاحنامه اصول فقه ص 292 و 380.
(15) - برنامه نرمافزارى مذكور انجام شده و مرحله آزمايش خود را مىگذراند.
(16) - اين تعريف براى سهولت تفهيم مخاطبين ارائه شده و براى تعاريف دقيقتر رجوع كنيد به: در آمدى بر مبانى اصطلاحنامه علوم اسلامى - نويسنده - اصطلاحنامه كتابدارى - اصطلاحنامه نما، راهنماى تهيه اصطلاحنامه يك زبانه، دكتر عباس حرى. نمايهسازى و چكيدهنويسى - مهراد.
امتیاز دهی
پاسخ
نام
پست الكترونيک
وب سایت
متنی که در تصویر می بینید عینا تایپ نمایید
نظر
مطالب مرتبط
پربازدید ترین مطالب
مطالب مرتبط
پربازدید ترین مطالب
معرفي مركز
مركز در يك نگاه (معرفي مركز)
نشست ها و همايش هاي مركز
اعضاي هيئت علمي مركز
گفتگوهاي تخصصي
محصولات نرم افزاري مركز
محصولات چاپي و مكتوب مركز
اخبار مركز
انجمن گفتگو
منابع الكترونيكي
نشر پژوهشگاه علوم و فرهنگ
نشر بوستان كتاب (دفتر تبليغات)
اخلاق اسلامي
اصول فقه
حقوق
عرفان اسلامي
علوم حديث
علوم قرآن
فقه
فلسفه
كلام اسلامي
مسائل جديد كلامي
منطق
ديگر موارد
گزارش تصويري
همايش ملي اصطلاح نامه
رونمايي از پايگاه اصول فقه
نشست دين پژوهي و اصطلاح نامه
تقدير نامه ها و تفاهم نامه ها
انجمن كتابخانه هاي ديجيتالي
سفر به تونس
ديدار چون لي هان از مركز
همايش نظام هاي معنايي و كتابخانه
ديدار پروفسور تيسن ايوار از مركز
ساير فعاليت هاي مركز
آدرس هاي مرتبط
مركز اطلاعات و مدارك اسلامي
پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامي
دفتر تبليغات اسلامي
كتابخانه هاي داخل كشور
كتابخانه هاي خارج كشور
ساير آدرس هاي مرتبط
مقالات تخصصي
مقالات اصطلاح نامه
مقالات فرهنگ نامه
مقالات نمايه سازي
فناوري اطلاعات
ديگر مقالات
اولويت هاي پژوهشي
فهرست اولويت هاي پژوهشي
فرم ثبت درخواست پژوهش
مشاهده پژوهش انتخابي
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه:
1086
خانه
|
بازگشت
|
حريم خصوصي كاربران
|
Guest (PortalGuest)
مركز اطلاعات و مدارك اسلامي
مجری سایت :
شرکت سیگما