فرايند تعامل ميان اصطلاح‏نامه و نمايه ‏سازى‏

محمود حسن زاده

مقدمه

بسيارى از انديشه ‏ورزان، عصر كنونى را عصر اطلاعات نام گذاشته ‏اند و به دنبال آن جامعه‏اى را كه در عصره علم و پويايى، پيش‏تاز مى دانند كه كه اساساً از دو عنصر اطلاعات و اطلاع ‏رسانى برخوردار باشد. و جامعه ‏اى مى ‏تواند موّفق باشد كه از دو عنصر به شايستگى بهره ‏مند گردد. و بدون هر يك، قطعاً آن جامعه با نارسايى‏ هاى سختى رو به رو خواهد شد. و اين هم به دليل نبود اطلاعات و يا در اختيار نداشتن دانش اطلاع‏ رسانى است كه هر يك مى ‏تواند جامعه ‏اى را به بحران يا واپس گرايى بكشاند.

مفهوم اطلاع ‏رسانى‏

اصطلاح اطلاع‏ رسانى مركب از دو كلمه اطلاع و رسانى است. اطلاع در لغت به معناى معلومات و دانش آمده است؛ اميا با كمى تأمل مى‏توان به تفاوت بين اطلاعات و معلومات دست يافت. معلوما نسبت به ذهنيات اطلاق دارد؛ يعنى مطلق آن چه كه در ذهن است. و حال آن كه اصطلاح اطلاعات مفيد به مفاهيم و معلوماتى است كه ارزش شناساندن و اطلاع دادن را دارند؛ و به عبارت ديگر، معلومات كليدى و محورى و قابل اطلاع دادن.

امّا جزء دوم و رسانى به معناى رسانيدن آمده است.

با توجه به تحليل نحوى اطلاع‏رسانى به تعريف اصطلاحى آن خواهيم پرداخت. اطلاع‏رسانى به معناى "مناسب سازى اشاعه اطلاعات" و در تعريف ديگر به معناى "دانشى كه درباره كيفيت و- P} عباس حرى، مرورى بر اطلاعات و اطلاع‏ رسانى ص64 ناشر كتابخانه س اول{P .1372 كاربرد اطلاعات، نيروهاى حاكم بر جريان اطلاعات و همه ابزارهاى آماده سازى اطلاعات براى دست‏رسى و استفاده مطلوب تحقيق مى‏كند" است.

- P} محمدباقر مقدم، در آمدى بر رده‏بندى علوم ص47 ناشر كتابخانه آيت‏الله مرعشى سال1373 چاپ اول.{P تعريف‏هاى ياد شده، به عمل‏كردهاى علم اطلاع‏رسانى نظر دارد و تعريفى منطقى از اطلاع رسانى به ما ارائه نمى‏دهد. در عين حال، اين تعريف‏ها حاوى نكات مهمى هستند كه عبارت‏اند از:

الف: اطلاع ‏رسانى علمى آلى است.

ب:غايت در اين علم دست‏رسى راحت و دقيق به اطلاعات مى‏باشد.

علم اطلاع‏رسانى از جمله علومى هست كه شباهت بسيارى به علم منطق دارد "با فرض لازم دانستن موضوع براى علم" چه در موضوع و چه در غايت و چه در نوع، علم اطلاع رسانى، چنان كه بيان شد، از جمله علوم آلى به شمار مى‏آيد همانند علم منطق، موضوع علم منطق معلومات تصورى و تصديقى. و موضوع علم اطلاع‏ رسانى، اطلاعات است كه در واقع همان معلومات تصورى و تصديقى قابل ارائه و مهم هست؛ پس علم اطلاع‏رسانى، علم چگونه دست يافتن به اطلاعات است به اين صورت كه چگونه مى ‏توان از اطلاعات موجود به اطلاعات ناشناخته رسيد.

نتيجه، اين مى ‏شود كه فلسفه وجودى علم اطلاع رسانى، دست يابى آسان به اطلاعات است. و اين امر متوقف به دو عنصر الف: مناسب سازى مطلوب اطلاعات ب: سرعت لازم براى رسيدن به اطلاعات بنابراين، شيوه‏اى در علم اطلاع رسانى مقبول است كه اين دو اصل را رعايت كند.

ضرورت پرداختن به علم اطلاع رسانى

با توضيحات ارائه شده تا حدّى ضرورت پرداختن به علم اطلاع‏رسانى روشن شد؛ خصوصاً گسترده علوم به قدرى هست كه ديگر فرصت پرادختن به همه و حتّى بعضى از آن‏ها امكان‏پذير نيست. زمان و دقت در عصر كنونى از آن چنان اهميتى برخوردار گرديده كه ملت‏هايى هر چند با اطلاعات غنى و بالا با نداشتن علم اطلاع ‏رسانى محكوم به فنا هستند.

و اين مهم در دنياى كنونى به روشنى ديده مى‏شود.

دنياى اسلام با آن همه ذخيره اطلاعاتى نتوانسته است به نحو بايسته خود را مطرح كند. و اين، به دليل اهتمام نداشتن به اين علم حيات بخش است؛ خصوصا اين خلأ در حوزه‏هاى علمى قابل حس است. به اميد روزى كه در حوزه‏هاى علميه به اين امر بيش از پيش بها داده شود. البته چند سالى است مركز مطالعات و تحقيقات علوم اسلامى حوزه علميه قم به كوشش افراد كارشناس به اين مهم پرداخته كه انصافاً كارهاى بزرگى در حوزه‏هاى دينى از جمله فلسفه، كلام و اصول انجام شده و به پايان رسيده و هم چنين در حوزه فقه، اخلاق و حديث كار هنوز به اتمام نرسيده است. در هر حال، اين زحمات آينده‏اى روشن را به اهل علم و خرد نويد مى‏دهد.

فصل اول:

شيوه‏هاى اطلاع رسانى

اطلاع رسانى از آن رو كه علمى كاربردى و تجربى است شيوه‏هاى گوناگونى براى نيل به آن ابداع شده است كه به اختصار به مهم‏ترين آن‏ها اشاره مى‏شود:

الف: چكيده‏نويسى

يكى از روش‏هاى اطلاع‏رسانى، چكيده نويسى است. از چكيده، تعريف‏هاى گوناگونى شده كه به چند تعريف بسنده مى‏شود "چكيده، خلاصه‏اى است دقيق و صحيح از يك نوشته كه ممكن است شامل فشرفه تمام مطلب مهم يا فشرده قسمت‏هاى ويژه يا فهرستى از محتواى نوشته آن باشد" و يا- P} جنيفر راولى، نمايه سازى و چكيده نويسى ص19 ناشر، سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى ت نشر1374 چاپ اول.{P در تعريفى ديگر "چكيده نويسى ارائه خلاصه فشرده و نكات اصلى مدرك است و بايد طورى تنظيم شود كه استفاده كننده بتواند و تصميم بگيرد كه به اصل مدرك رجوع كند يا خير".

- P} على بخشى، نمايه سازى همارا ص1 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايرانى س نشر{P .1372 هر گاه روى تعريف‏هاى داده شده دقت شود. در آن چند ويژگى برجسته به چشم مى‏خورد: الف) يك چكيده بايد مختصر و تا حد امكان از كلمات كم‏ترى تشكيل شده باشد؛ ب) بايد نكات اصلى و محورى مورد توجه قرار گيرد؛ ج) مطالب بايد با مطالب مدرك تطبيق داشته باشد؛ بنابراين، مراجعه كننده با رجوع به چكيده‏ها مى‏تواند مطلب مورد نظر خود را پيدا كند و از اتلاف وقت جلوگيرى كند.

ب: رده‏بندى‏

دومين شيوه، رده‏بندى است كه نخست مفهوم لغوى و اصطلاحى آن بررسى مى‏شود. رده در لغت به معناى دسته‏ها و گروه‏هاى متمايز از يك ديگر آمده؛ اما در اصطلاح تعريف‏هاى گوناگونى دارد كه به اختصار بعضى از آن‏ها بيان مى‏شود: "گروهى كه داراى ويژگى‏هاى يك‏سان باشند رده ناميده مى‏شود" و در تعريف ديگر "رده‏نبدى به معناى مرتب‏سازى و تنظيم اشيا (عينيات) يا افكار- P} محمدباقر مقدم، در آمدى بر رده‏بندى علوم ص38 ناشر كتابخانه آيت‏الله مرعشى سال نشر1373 چاپ اول. {P (ذهنيات) بر اساس مابه الاشتراكات و مابه الامتيازات ذاتى يا صفاتى..." و يا در تعريف ديگر آمده‏- P} همان ص {P .40 "رده‏بندى عبارت از قرار دادن چيزهاى شبيه در كنار يك ديگر".

- P} پاولين آترتون، مبانى نظامهاى خدمات اطلاعات ص286 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1373 از مهم‏ترين و مشهورترين رده‏بندى‏ها مى‏توان به رده‏بندى ديويى اشاره كرد. ايشان علوم را به ده رده تقسيم كرده و بعد از آن هر رده را به ده رده ديگر. به همين ترتيب و علت به رده‏بندى دهدهى شهرت گرفته است؛ بنابراين، مراجعه كننده هر رده انتخابى را كه مى‏بيند مى‏تواند مفاهيم و يا كتاب مورد نظر خود را پيدا و از اتلاف وقت جلوگيرى كند.

ج: نمايه‏سازى‏

يكى ديگر از روش‏هاى اطلاع رسانى، روش نمايه سازى است. نمايه در لغت به معناى شكل و نمايش آمده و در اصطلاح به معناى "توصيف محتوايى اطلاعاتى مدرك در قالب واژه‏ها" و در- P} على آقابخشى، نمايه سازى همارا ص1 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1372 تعريف ديگر "فرايند شناخت و تعيين نشانه‏ها و توصيف‏گرها، سر عنوان‏هاى يك مدرك اطلاق مى‏شود كه محتواى موضوع آن را مشخص كرده و نمايه شده به بازيابى مطالب اطلاعات معين كمك مى‏كند" و يا اين كه "نمايه سازى عبارت از يك رشته محل‏هاى دست‏يابى سازمان يافته كه استفاده‏- P} پاولين آترتون، مبانى نظامها و خدمات اطلاعات ص296 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1373 كننده را از اطلاعات معلوم به اطلاعات اضافى ناشناخته راه‏نمايى مى‏كند".

- P} جنيفر راولى، نمايه سازى و چكيده نويسى ص84 ناشر سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى نشر1374 چاپ اول.{P در يك مقايسه مى‏توان گفت كه بين اين سه شيوه نقاط مشترك اختلافى وجود دارد كه در پى مى‏آيد:

نقاط مشترك‏

الف: توجه به مفاهيم محدورى و مهم در اين سه شيوه يك اصل است، چرا كه هم نمايه ساز به دنبال نماياندن مطالب اطلاعاتى است و هم چكيده نويس به دنبال خلاصه كردن مطالب و مفاهيم محورى است و هم رده‏بند، رده‏بندى مفاهيم محورى پى مى‏گيرد.

ب: دورى از چيزهاى حشو و مفاهيم غير ضرورى از ديگر نكات مشترك اين سه شيوه است؛ چرا كه هم نمايه ساز فقط نكات مهم را مى‏نماياند و هم رده بند فقط مفاهيم مهم را رده‏بندى مى‏كند و هم چكيده‏نويس از مفاهيم غير ضرورى و الفاظ اضافى پرهيز دارد.

ج: سرعت در بازيابى اطلاعات، يك اصل ديگر براى اين سه شيوه است چون هر سه اين روش‏ها، جوياى بازيابى دقيق و سريع هستند.

نقاط ممتاز

نگاه يك چكيده‏نويس، به اطلاعات مدرك چكيده شده است؛ و به عبارت ديگر، يك چكيده‏نويس اطلاعات و مفاهيم مفيد به مدرك را دنبال مى‏كند. و شخص جوينده با يك دسته اطلاعات چكيده شده مواجه مى‏شود و با انتخاب آن‏ها مى‏تواند به مطالب مدرك دست پيدا كند و قدرت انتخاب او محدود به مدرك چكيده شده است؛ پس اطلاع‏رسانى تا حدّ مدرك چكيده شده است.

اميا نگاه يك رده‏بند دقيقاً مقابل چكيده‏نويس است به اين معنا كه رده‏بند به مفاهيم به شكلى كاملاً استقلالى و انتزاعى نگاه مى‏كند تا بتواند به يك رده بندى دست پيدا كند؛ به همين علت نگاه او به مدرك صرفاً براى قرار دادن مفاهيم مدرك در يكى از طبقات به نحو خيلى كلى است و ديگر همانند يك چكيده‏نويس در قيد مدرك نيست تا ناچار باشد جزئيات را مورد توجه قرار دهد؛ و به همين علت، شويه رده‏بندى، مورد توجه كتاب‏خانه‏ها قرار گرفته است و مدارك را به وسيله اين شيوه طبقه‏بندى مى‏كنند؛ البته در خصوص رده‏بندى، اين مطلب قابل ذكر است كه هدف از رده‏بندى را منحصر در طبقه‏بندى مدارك كردن اشتباه است بلكه بايد گرفت چيزى كه بيش‏تر مورد توجه كتاب‏داران قرار گرفته است، چنان كه بعضى از مؤلفان قائل هستند كه اين انحصار اشتباه است.

- P} على آقا بخشى، نمايه‏سازى همارا ص1 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1372 اما نگاه يك نمايه‏ساز هم به مفاهيم است و هم به مدارك، يه اين صورت كه نمايه‏ساز هم نگاه استقلالى و موضوعى به مفاهيم دارد، امّا نه فقط يك نگاه كلى و مى‏تواند به مفاهيم جزئى هم به عنوان يك موضوع نگاه كند، البته به شكل كاملاً مستقل از مدرك؛ بنابراين، مفاهيم جزئى مثل مفاهيم جزئى چكيده‏نويسى مى‏تواند براى يك نمايه‏ساز مهم باشد و حتى روش چكيده‏نويسى را مى‏تواند براى نمايه‏سازى به كار گيرد، امّا تنها راه براى نمايه‏ساز نيست.

و چكيده‏نويس و رده‏بندى مى‏توانند يك نوع نمايه باشند؛ امّا قطعاً تمام نمايه به اين شيوه‏ها خلاصه نمى‏شود و اساساً يك نمايه ساز براى رسيدن به اطلاعات مجهول به دنبال توصيف اطلاعات است كه براى اين منظور از شيوه‏هاى رده‏بندى و چكيده‏نويسى هم استفاده مى‏شود. البته در بحث نمايه‏سازى به اين مطلب به طور مفصل خواهيم پرداخت.

بنابراين، بايد به نمايه‏سازى به عنوان كامل‏ترين شيوه در اطلاع رسانى نگاهى عميق‏تر كنيم؛ به همين علت به اين شيوه به طور مفصل خواهيم پرداخت.

وقتى در اصل نمايه سازى دقت مى‏كنيم در مى‏يابيم كه يك نمايه ساز ابتدا بايد مدرك را خوب درك و آن را تحليل كند و با توجه به نياز هر مجموعه‏اى به موضوع‏هاى فرعى بپردازد؛ بنابراين، حتماً نبايد يك نمايه ساز همانند چكيده‏نويس به جزئيات هم توجه كند. در حقيقت چكيده‏نويس و چكيده‏ها نوعى نمايه هستند. بعد از اين مرحله دو حالت وجود دارد يا نمايه ساز اصطلاحاتى را كه قبلاً تهيه شده براى نمايش مطالب به كار مى‏برد و يا اين كه از هر واژه‏اى كه بتواند اطلاعات را نمايش بدهد استفاده مى‏كند و يا اين كه از همان اصطلاحات در مدرك بهره مى‏گيرد "اين بحث در مبحث زبان‏هاى نمايه‏سازى مطرح است كه به آن خواهيم پرداخت". پس توجه نمايه ساز به موضوعات مدرك است و با توصيف، آن‏ها را نمايش مى‏دهد؛ و يا به عبارت ديگر، نمايه ساز به دنبال موضوع‏هاى مدرك و ميان آن‏ها در قالبى فشرده است. پس زبان نمايه‏سازى يكى از اصول مهم به شمار مى‏آيد.

زبان‏هاى نمايه سازى

چنان كه قبلاً گفته شد زبان به عنوان وسيله‏اى براى انتقال مفاهيم و يكى از ابزارهابسيار مهم در اطلاع رسانى مطرح است چرا كه اين مبحث هم با بحث بازيابى اطلاعات ارتباط تنگاتنگ دارد و هم با بحث مهم اصطلاح‏نامه ارتباط دارد. در بعضى از تعريف‏ها آمده: "زبان نمايه‏سازى زبانى است كه براى توصيف موضوع يا ساير جنبه‏هاى اطلاعات يا مدارك در نمايه به كار مى‏رود" و يا تعريف ديگر- P} جنيفر راولى، نمايه‏سازى و چكيده‏نويسى ص91 ناشر سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى نشر1374 چاپ اول.{P مى‏گويد "زبان نمايه‏سازى به زبان ساختگى و قرار دادى اطلاق مى‏شود كه براى مقاصد نمايه‏سازى به ويژه قابليت بازيابى اطلاعات و مدارك به كار گرفته مى‏شود".

- P} على آقابخشى، نمايه‏سازى همارا ص9 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1372 زبان نمايه‏سازى را به دو دسته تقسيم كرده‏اند:

الف: زبان آزاد

نمايه‏سازى به زبان آزاد، شيوه‏اى است كه در آن نمايه‏ساز آزاد است از هر واژه‏اى كه بتواند اطلاعات مدرك را برساند، كمك بگيرد، خواه اين واژه‏ها در مدرك باشد و يا خير.

- P} جنيفر راولى، نمايه سازى و چكيده نويسى ص93 ناشر سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى نشر1374 چاپ اول.{P بنابراين، نمايه ساز در اين شيوه صرفا يك انتخاب كننده نيست بلكه در حدّ يك واضع اعتبار كننده هست. حال، اگر واژه‏ها از مدرك اصطياد شده و در مدرك موجود باشند نمايه‏سازى به زبان طبيعى مشهور است.

- P} شوراى علمى اصطلاح‏نامه فرهنگى فارسى اصفا ص15 ناشر سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى نشر {P .1374

ب: زبان مقيد

نمايه‏سازى به زبان مقيد شيوه‏اى كه در آن نمايه‏ساز بعد از درك مدرك و موضوع بايد واژه‏هايى و اصطلاحاتى را كه از قبل تهيه و اعتبار و وضع شده براى موضوع مدرك انتخاب كند؛ بنابراين، نمايه ساز فقط قدرت انتخاب دارد و نه بيش‏تر و ديگران آزادى عمل در گزينش واژه را ندارد بلكه بايد از فهرستى كه در اختيار او است واژه مناسب را انتخاب كند و آن چه را در سياهه واژگان موجود نيافت به گروه تصويب واژگان پيشنهاد نمايد "مهم‏ترين موارد اين دسته از زبان نمايه‏سازى مى‏شود از سر عنوان‏هاى موضوعى و اصطلاح‏نامه‏ها نام برد" بنا بر بايد قبل از نمايه‏سازى ليستى از واژه‏ها تهيه شود تا بتوان به وسيله آن امر اطلاع‏رسانى را محقق كرد.

البته ريشه زبان‏هاى مقيّد "مهار شده" هم، همان زبان طبيعى است همان گونه كه اساس اصطلاحات همان زبان طبيعى است. منظور از كنترل و مهار واژه‏ها به دو صورت امكان‏پذير است: الف) كنترل‏- P} على آقابخشى، نمايه سازى و چكيده نويسى همارا ص9 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1372 رابطه بين واژه‏ها( در بحث اصطلاح‏نامه مى‏آيد) ب) كنترل و مهار الفاظ واژه‏ها كه بارزترين نمود آن در نظام رده‏بندى وجود دارد و مفاهيم به اعداد نمايه شده‏اند.

البته اين دو شيوه در زبان نمايه‏سازى هر يك تنگناها و مزايايى دارند كه اختصاراً بعضى از آن‏ها مورد توجه قرار خواهد گرفت.

مزاياى زبان طبيعى‏

از مزاياى زبان طبيعى مى‏توان به الف: گونه‏گونى واژه‏ها، به دليل اين كه نمايه ساز آزاد است از هر واژه‏اى براى نمايه خود كمك بگيرد، و به همين علت ذخيره اصطلاحات به اندازه كرت مدارك تكثير پيدا كرده است و ديگر نمايه‏ساز با كمبود اصطلاح مواجه نمى‏شود ب: همخوان بودن زبان نمايه با زبان مدرك، يكى ديگر از مزاياى اين زبان است و دقيقاً زبان نمايه با زبان مدرك يكى است و ديگر اصطلاحى به دليل نبود اصطلاح جاى‏گزين اصطلاح نزديكش نمى‏شود و ميان زبان مدرك و نمايه‏ساز هم سويى وجود دارد.

تنگناهاى زبان طبيعى‏

يكى از تنگناهاى اين زبان از هم گسيختگى اصطلاحات و نمايه‏ها و دقيقاً نقطه مقابل نظام يافتگى زبان مهار شده است. اين از هم پاشيدگى موجب مى‏شود تا مدخل ورودى به اطلاعات فقط از همان راه نمايه شده باشد؛ به عبارت ديگر، ما با شمارى از نمايه‏هاى تك مدخلى براى ورد به اطلاعات مواجه هستيم.

و از ديگر تنگناها مى‏توان به تكثر زبان اشاره كرد، چرا كه در زبان طبيعى، زبان نمايه‏سازى استانداردى ندارد و وحدتى نمى‏توان بين نمايه‏ساز و جست‏وجوگر پيدا كرد؛ بنابراين، ما با عدم وحدت زبان نمايه‏ساز و زبانى كه با منطق ماشين هم خوان باشد مواجه هستيم كه اين امر سرعت و دقّت در امر اطلاع‏رسانى را كاهش مى‏دهد.

مزاياى زبان مهار شده‏

از مزاياى زبان كنتر شده مى‏توان الف: نظام يافتگى و ايجاد وحدت و يكپارچگى ميان اصطلحات را نام برد كه اين امر در بازيابى اطلاعات بسيار كارساز است چرا كه در اين زبان يكپارچگى ايجاد نمى‏شود، مگر به ايجاد روابط ميان اصطلاحات (كه نمود بارز آن در اصطلاح‏نامه است). بنابراين، بازيابى اطلاعات مى‏تواند از مدخل‏هاى گوناگونى صورت پذيرد و در واقع ما با نمايه‏اى روبرو هستيم كه داراى اجزا و مدخل‏هاى گوناگونى است و در عين حال از يك وحدت و انسجام برخوردار است.

ب: وحدتى كه ميان زبان نمايه ساز و جست‏وجوگر پديد مى‏آيد سرعت را در امر بازيابى اطلاعات به شكل قابل توجهى افزايش مى‏دهد. و گزينش اصطلاحات نظام‏مند مى‏شود و ديگر همانند زبان آزاد مبنايش سليقه نيست بلكه منطوح است. و سليقه در زبان آزاد مبناى همه اصطلاحات و در اين زبان روابط بين اصطلاحات منطقى است كه با اصول برنامه‏اى نرم‏افزارى كه از يك نظام منطقى تبعيت مى‏كند سازگارى مناسبى دارد.

نظام‏هاى نمايه‏سازى‏

از جمله بحث‏هاى بسيار مهم در نمايه‏سازى، مبحث نظام‏هاى نمايه‏سازى است كه اين بحث در بازيابى اطلاعات تأثير به سزايى دارد و در نمايه سازى تقسيم‏هايى پديد مى‏آورد.

در نمايه سازى دو نظام وجود دارد:

الف: نظام پيش همارا

در پيش همارا، نمايه‏ساز هنگام نمايه كردن، اصطلاحات را باهم تركيب مى‏كند و در واقع مفاهيم به صورت بسيط نيستند و به شكل مركب هستند.

ب: نظام پس همارا

در پس همارا نمايه‏ساز هنگام نمايه كردن هيچ گونه دخالتى در تركيب واژه‏ها نمى‏كند و اين كار در زمان بازيابى اطلاعات انجام مى‏شود.

- P} على آقابخشى، نمايه‏سازى همارا ص10 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1372 از مصاديق معروف گروه اول مى‏توان به سر عنوان‏هاى موضوعى و از مصاديق گروه دوم مى‏توان اصطلاح‏نامه‏ها را نام برد. هر يك از اين دو گروه مزايا و نارسايى‏هايى دارند.

مزايا و تنگناهاى نظام پيش همارا

از مزاياى اين نظام مى‏توان به دقت در امر بازيابى كه يكى از مزاياى اين نظام است نام برد، چون نمايه‏ساز مفاهيم را به شكل تركيبى اخذ كرده است درست مثل مدرك؛ بنابراين، ديگر چيزى به عنوان ريزش كاذب وجود ندارد و يا اگر داشته باشد بسيار ناچيز است. در واقع نمايه‏ساز اصطلاحات مركب را به عنوان مفهومى واحد مى‏نگرد و اين سر عنوان‏ها را به جاى يك كل قرار مى‏دهد. البته نوع تركيب اصطلاحات در اين سيستم خاص مى‏تواند به صورت تركيب‏هاى معكوس ارائه شود.

از نارسايى‏هاى نظام پيش همارا مى‏توان انعطاف ناپذيرى آن دانست؛ چرا كه اصطلاحات مركب هستند و هر قيد اضافى اين عدم انعطاف را افزايش مى‏دهد، و پويايى از اصطلاح سلب مى‏شود و نمايه‏ساز ناگزير است براى هر حالتى و فرعى اصطلاحى را اخذ كند. با وجود اين، اصطلاحات و تركيبات محدود هستند و چه بسا حالت و اصطلاحى را اخذ نكند و هر چه تركيبات در اين اصطلاحات بيش‏تر باشد اين امر نمود بيش‏ترى پيدا مى‏كند. منظور از پويايى اين است كه در زمان بازيابى مى‏توان از شيوه‏ها و تركيبات متفاوت استفاده كرد. پس در نظام پيش همارا تمام تركيبات اخذ مى‏شود كه اين امر كثرت محدودى از تركيبات را، در صورت دقت و توجه به نكات ياد شده، پيش روى جست‏وجوگر قرار مى‏دهد. و اين، محدود است به تركيبات موجود.

مزايا و تنگناهاى نظام پس همارا

يكى از ويژگى‏هاى اين نظام، انعطاف پذيرى و پويايى اصطلاحات در بازيابى است كه مى‏توان از هر تركيبى براى بازيابى بهره‏مند شد و قابليت همارايى را تا حدى بالايى داراست و اين، در سايه بسيط بودن مفاهيم است كه قابليت تركيب با هر مفهوم ديگرى را براى خود حفظ كرده است؛ البته اين امر نارسايى‏هايى را هم براى اين نظام پديد مى‏آورد و آن كثرت در مدرك در زير واژه است كه موجب ريزش ناخواسته اطلاعات مى‏شود. به اين دليل كه در تجريه اصطلاحات و يا همان پس همارا اصطلاح به صورت تجريه هست و سند تركيب هم به هر يك از اصطلاح تجزيه شده عرضه مى‏شود؛ براى مثال، اگر فلسفه تاريخ پس همارا و تجزيه گردد، سند فلسفه تاريخ به هر يك از دو اصطلاح تجزيه شده داده مى‏شود و در جاى ديگر اگر تاريخ فلسفه هم تجزيه شود، سند تاريخ فلسفه هم به هر دو اصطلاح تجزيه شده "فلسفه" و "تاريخ" ارائه مى‏گردد كه اين امر در زمان بازيابى يكى از دو اصطلاح فلسفه تاريخ يا تاريخ فلسفه ديگرى هم بازيابى مى‏شود كه به طور ناخواسته است و در اصطلاح به آن ريزش كاذب مى‏گويند؛ البته براى كاهش اين معضل راه‏هايى چاره انديشى شده، مانند روابط نحوى ميان اصطلاحات تجزيه شده و يا رابطه هنتشها. بنابراين، هر تركيبى در مرحله نمايه‏سازى دليل پيش همارايى شدن اصطلاح است. با اين توضيح، مى‏توان گفت كه پيش همارايى اصطلاح و پس همارايى يك امر نسبى است به اين صورت كه اصطلاحى نسبت به تركيبى پيش همارا و نسبت به تركيبى ديگر پس همارا مى‏باشد و مى‏توان گفت كه در نظام پيش همارا ما با فراوانى اصطلاحات مواجه هستيم و با تركيبات محدود، ولى در نظام پس همارا ما با كمبود اصطلاح مواجه هستيم با فراوانى تركيبات.

فصل دوم:

اصطلاح‏نامه‏

شايد اين تصور پيش آيد كه چرا از ميان نمايه‏ها، نمايه اصطلاح‏نامه را به عنوان يك مبحث برگزيده شده كه بهترين علت مى‏تواند ويژگى‏هايى باشد كه اصطلاح‏نامه از آن برخوردار است و با عث شده كه اصطلاح‏نامه نسبت به ديگر نمايه‏ها ممتاز شود هم از لحاظ دقت و هم از لحاظ سرعت، كه در اين مقال بعضى از اين ويژگى‏ها بررسى مى‏شود.

تعريف اصطلاح‏نامه‏

از اصطلاح‏نامه تعريف‏هاى گوناگونى شده كه بعضى از آن‏ها در زير مى‏آيد:

"اصطلاح‏نامه زبان نمايه‏اى ساخت دار و كنترل شده‏اى كه در نظام نمايه‏سازى بعد همارا از آن استفاده مى‏شود" و يا در تعريف ديگر "اصطلاح‏نامه از نظر وظيفه و كاكرد، وسيله‏اى است براى‏- P} على آقابخشى، نمايه‏سازى همارا ص27 ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر{P .1372 سامان دادن به واژه‏ها و برگرداندن زبان طبيعى مدرك يا نمايه‏سازان و يا استفاده كنندگان به زبان كنترل شده سيستم، يعنى زبان اطلاعاتى است"

- P} همان ص{P .27 و يا در جايى ديگر گفته شده "اصطلاح‏نامه، واژگان زبان نمايه‏اى كنترل شده‏اى است كه طبق اصول طورى سازمان يافته كه روابط پيشين بين مفاهيم (نظير اعم و اخص) را روشن مى‏سازد".

- P} درك آوستين، راهنماى تهيه و گسترش اصطلاح‏نامه يكزبانه ص9 ناشر مركز اسناد و مدارك علمى ايران.{P شايد بتوان گفت كه تعريف اول و سوم مكمّل يك ديگر هستند چرا ه تعريف اول ناظر به دو خصوصيت و ويژگى اصطلاح‏نامه است: الف) سازمند و مقيّد بودن زبان اصطلاح‏نامه كه سر عنوان‏هاى موضوعى هم با اصطلاح‏نامه‏ها در اين ويژگى مشترك هستند.

ب) بعد همارايى يا همان پس همارايى اصطلاح‏نامه است كه در امر بازيابى دخالت دارد و سرعنوان‏ها از ان ويژگى برخوردار نيستند بلكه از جمله نمايه‏هاى پيش همارا محسوب مى‏شوند. امّا تعريف سوم، ويژگى سوم اصطلاح‏نامه را بيان مى‏كند.

ج)اصطلاح‏نامه به روابط پيشينى مفاهيم توجه دارد، و يا به عبارت ديگر به روابط منطقى بين مفاهيم مى‏پردازد و سرعنوان‏ها از اين ويژگى برخوردار نيستند؛ امّا تعريف دوم ناظر به غايت اصطلاح‏نامه است كه اين غايت مشترك با سرعنوان‏ها نيز هست؛ در اين جا به طور جداگانه هر يك از اين خصوصيات و ويژگى‏ها مورد بررسى قرار مى‏گيرد.

الف: مقيد بودن زبان اصطلاح‏نامه‏

چنان كه در مبحث اول گذشت، مسئله زبان در نمايه‏ساى يكى از محورهاى اصلى به شمار مى‏آيد كه باعث به وجود آمدن روش‏هاى گوناگونى در نمايه شده است.

اصطلاح‏نامه‏ها از جمله نمايه‏هاى مهار شده شمرده مى‏شود در دو زمينه:

1- مهار الفاظ اصطلاحات:

گاهى اصطلاحات به شكل حروف و كلمات و گاهى به صورت اعداد و ارقام رائه مى‏شوند و يا هر اختصار و قرار داد ديگرى به دليل اين كه تعيين الفاظ و زبان در اصطلاح‏نامه يك امر قرار دادى و جعلى است كه به سياست‏گذارى مركز بستگى دارد كه چه شيوه‏اى را پسنديده است.

2- مهار روابط اصطلاحات‏

بحث درباره روابط ميان اصطلاحات به عنوان ويژگى دوم به طور جداگانه خواهد آمد؛ اما سامان دادن به اصطلاحات در اصطلاح‏نامه به اين معنا است كه مدخل‏هاى ورود به اطلاعات شناسايى شده و راه‏هاى رسيدن به يك مفهوم از راه مفهوم عام يا مترادف يا وابسته يا خاص، هر چند رابطه اين مفاهيم يك رابطه منطقى به حساب مى‏آيد و قرار دادن اين روش براى رسيدن به اطلاعات مورد نظر از مسائل مهار شده اصطلاح‏نامه محسوب مى‏شود.

بنابراين، سامان دادن در اصطلاح‏نامه‏ها يك اصل بلكه جزء ماهيت آن‏ها است.

ب: روابط پيشنى و اصطلاح‏نامه‏ها

شايد بتوان گفت كه بارزترين ويژگى اصطلاح‏نامه همين توجه به روابط پيشنى مفاهيم است كه هيچ يك از نمايه‏ها اين خصوصيت را ندارند. اين كه اصطلاح‏نامه به روابط پيشنى مفاهيم توجه كرده، ثمرات و منافعى دارد كه شرح آن‏ها خواهد آمد؛ اميا پيش از آغاز بحث اصلى لازم به ذكر است كه بحث پيشن و پسين در نمايه‏سازى در دو جا مطرح گرديده كه عبارت‏اند از:

1- در بحث بازيابى اطلاعات و تركيب اصطلاحات كه اصطلاح‏نامه‏ها را از جمله نمايه‏هاى پس همارا هستند به اين معنا ه تركيب اصطلاحات در زمان بازيابى اطلاعات صورت مى‏گيرد نه قبل از ن ولى در سرعنوان موضوعى عكس اصطلاح‏نامه‏ها تركيب اصطلاحات پيش از زمان بازيابى صورت گرفته است و به همين علت پيش همارا ناميده شده‏اند.

2- درباره روابط مفاهيم با يك دگير در اصطلاح‏نامه‏ها به دليل توجه به روابط مفاهيم با يك ديگر اين سوال پيش مى‏آيد كه رابطه مورد توجه اصطلاح‏نامه‏ها به رابطه‏اى است، رابطه منطقى يا رابه نحوى و مدركى.

1- روابط منطقى (روابط پيشنى)

براى درك صحيح روابط پيشين بين مفاهيم بايد به روابط به طور جداگانه توجه شود، ولى پيش از هر چيز ذكر اين مطلب ضرورى است كه روابط ميان مفاهيم بايد در چارچوب منطق اطلاع‏رسانى و اصطلاح‏نامه باشد؛ به اين معنا كه بايد روابط مفاهيم با اهداف اصطلاح‏نامه سازگار و براى نيل به اهداف اصطلاح‏نامه جنبه كاربردى داشته باشد؛ بنابراين، اصطلاح‏نامه و اصول و اهداف آن بر نفس اين روابط مقدم است. و اين روابط صرفاً وسيله‏اى براى رسيدن به اطلاع‏رسانى دقيق، مورد توجه قرار مى‏گيرند و خود به خود موضوعيتى ندارند و اگر روشى بهتر و دقيق‏تر براى اطلاع‏رسانى وجود داشته باشد قطعاً آن روش را اتخاذ مى‏كنيم. به هر روى، رابطه پيشنى، رابطه‏اى است حقيقى و منطقى بين مفاهيم كه هميشه صادق هستند و قراردادى نيستند.

- P} محمدهادى يعقوب‏نژاد، در آمدى بر مبانى اصطلاح‏نامه ص64 ناشر مركز مطالعات چاپ اول {P .1375

:11- رابطه هم ارز

رابطه هم ارز عبارت است از: "وقتى كه دو يا چند اصطلاح، از لحاظ هدف‏هاى نمايه‏سازى به يك مفهوم اشاره دارند" وقتى به تعريف برگرديم و به دقت درباره‏اش فكر كنيم در خواهيم يافت كه بيش‏- P} درك آوستين، راهنماى تهيه و گسترش اصطلاح‏نامه يكزبانه ص ظة ناشر مركز اسناد و مدارك علمى ايران.{P از مترادفات را شامل مى‏گردد، بلكه هر آن چه از نظر نمايه‏سازى به يك مفهوم اشاره دارد بين آن‏ها رابطه هم ارز بر قرار است. از اهداف نمايه‏سازى دست يافتن آسان به اطلاعات است. و در اين ميان اگر دو مفهوم رابطه‏اى دارند كه به يك مفهوم اطلاعاتى واحدى‏

اشاره دارند بين اين دو مفهوم رابطه هم ارز براقرار شده است، حال مى‏تواند اين ارتباط ترادفى كه از اشكال اربعه منطق هست، باشد و مى‏تواند ترادف منطقى نباشد؛ ولى نگاهى به يك مفهوم اطلاعاتى‏- P} درك آوستين، راهنماى تهيه و گسترش اصطلاح‏نامه يكزبانه ص41 ناشر مركز اسناد و مدارك علمى ايران.{P داشته باشند، مثل قبض و اقباض،ترى و خشكى كه رابطه منطقى بين هر يك با ديگرى تباين است؛ حالى كه نگاهشان به يك منبع اطلاعاتى است و اين امر به دليل وابستگى اين مفاهيم با يكديگر است، به صورتى كه اطلاعات هر مفهوم مى‏تواند اطلاعات براى ديگرى هم باشد؛ به طورى كه درك هر يك بدون ديگرى امكان‏پذير نيست، و هر يك را مى‏توان به ديگرى اسناد داد؛ البته استفاده از شبه مترادف‏ها مباحثى دارد كه در اين مجال نمى‏گنجد.

:12- رابطه سلسله مراتبى‏

شايد بتوان گفت كه يكى از روشن‏ترين و برجسته‏ترين روابط در اصطلاح‏نامه‏ها همين روابط سلسله مراتبى است كه برهمان روابط منطقى تكليه زده است. در واقع روابط سلسله مراتبى نگاهش به روابط طولى مفاهيم است و اين رابطه عكس رابطه هم ارز هست كه به رابطه تطبيقى مفاهيم توجه دارد؛ بنابراين، به دليل طولى بودن اين رابطه منطق حكم مى‏كند كه اين ارتباط به صورت عام و خاص باشد كه در اصطلاح‏نامه به سه صورت خودنمايى مى‏كند:

الف: رابطه جنس و نوع ب: رابطه كل و جزء ج: رابطه موردى

:13- رابطه همبسته‏

وقتى به روابط ميان مفاهيم در اصطلاح‏نامه توجه شود به نظر مى‏رسد تمام راه‏هاى رسيدن به اطلاعات براى يك اصطلاح‏نامه نويس اهميت دارد، چه به كمك مفاهيم مترادف يا هم ارز و يا مفاهيمى كه در طول مفهوم مطلوب قرار دارد؛ به عبارت ديگر، رابطه سلسله مراتبى. در روابط منطقى رابطه‏اى وجود دارد كه از آن به تباين ياد مى‏شود حال آيا اين رابطه هم مى‏تواند ما را در اصطلاح‏نامه ننگارى كمك كند يا خير؟

پيش از اين كه درباره جواب اين سوال دقت شود بايد ابتدا مفهوم تباين روشن گردد. تباين رابطه‏اى بين دو مفهوم است كه هيچ يك بر افراد ديگرى صادق نيست. اصطلاح‏نامه از اين ارتباط هم براى رسيدن به اطلاعات استفاده مى‏كند به اين صورت كه گاه ميان دو اصطلاح متباين رابطه‏اى به صورت تداعى معنايى وجود دارد و وجود هر يك، ديگرى را به ذهن مى‏آورد؛ البته اين وابستگى نبايد به گونه‏اى باشد كه شبه مترادف برآن اطلاق شود.

اصطلاح‏نامه نيز از روابط هم ارز، سلسله مراتبى و همبسته براى رسيدن به اطلاعات بهره گرفته و يا به تعبير ديگر، از مفاهيمى كه در طول (سلسله مراتبى)و در عرض (وابستگى) و مترادف‏ها كمال استفاده را كرده است.

2- رابطه نحوى (رابطه پسينى)

رابطه ديگرى كه در نمايه‏ها بين مفاهيم مى‏توان تصور كرد رابطه‏اى است كه مدرك و متن بين دو مفهوم ايجاد مى‏كنند و اين رابطه رابطه‏اى جعلى به جعل مدرك هست و به همين علت به تعداد- P} محمدهادى يعقوب‏نژاد، در آمدى بر مبانى اصطلاح‏نامه علوم اسلامى ص65 ناشر مركز مطالعات دفتر تبليغات اسلامى چاپ{P .1375 مدارك اين روابط هم مى‏تواند متعدد شود؛ پس اين روابط نمى‏تواند مستحكم باشند و فقط به همان مدركى كه اين مفاهيم و موضوعات از آن‏ها اخذ شده‏اند مى‏توانند هدايت كنند. و آن چه اهميت دارد مدرك است. عكس روابط پيشنى. سرعنوان‏ها از مصاديق بارز اين رابطه هستند.

از فوايد و نقيص‏هاى اين دو نوع رابطه مى‏توان:

الف: در روابط نحوى اثرى از استحكام يافت نمى‏شود و تنها استحكام آن‏ها مدرك است؛ به همين علت هم باگونه هايى از روابط رو به رو است كه اين گونه‏گونى به سبب تنوعى است كه در ديدگاه‏هاى صاحب آثار مدارك وجود دارد. و اين مشكلى اساسى در امر اطلاع‏رسانى است؛ چرا كه روابط به اندازه ديدگاه افراد جزئى و مختلف مى‏شوند و بالطبع با تكثر زبان در حيطه روابط مواجه خواهند شد.

ب: روابط نحوى مى‏تواند روابطى مناسب براى فهرست‏ها به حساب آيد؛ چرا كه خوصيت جزئى نگرى در اين گونه روابط و وابستگى آن‏ها به متون مى‏تواند هدايت‏گر خوبى براى دست‏رسى به متون باشد.

ج: روابط نحوى هيچ گونه نگاهى به اصل موضوعات ندارد و به همين علت از روابطى كه اين موضوعات در جاى خودشان مى‏توانند داشته باشند، غافل است؛ پس روابط سلسله مراتبى در اين گونه روابط اخذ نشده است؛ چون فقط بر اساس سيستم الفبايى مى‏توانند بازيابى شوند.

رده‏بندى، اصطلاح‏نامه‏

بعد از بررسى روابط سلسله مراتبى در اصطلاح‏نامه شايد مهم‏ترين مطلبى كه بايد مورد بررسى قرار گيرد، تعامل اصطلاح‏نامه و رده‏بندى است. اصطلاح‏نامه‏ها در پى اهداف اطلاع‏رسانى از رده‏بندى به خوبى بهره برده‏اند، و رده‏بندى يك شيوه براى اطلاع‏رسانى است و خود به خود موضوعيتى ندارد و اساساً يك اصطلاح‏نامه‏نويس به دنبال رده‏بندى علم نيست بلكه رده‏بندى مدخل‏ها نظر او را به خود جلب كرده است.

و محدوده استفاده از رده‏بندى در اصطلاح‏نامه از دو نظر مورد بررسى قرار مى‏گيرد:

نخست اين كه استفاده از رده‏بندى به مدخل‏ها و اصطلاحات بستگى دارد و نبايد اصول اوليه اصطلاح‏نامه تحت الشعاع رده‏بندى قرار گيرد.

دوم اين كه نگاه اصطلاح‏نامه‏نويس به رده‏بندى يك نگاه استقلالى نيست بلكه صرفاً يك نگاه تبعى برا رسيدن به اهداف اصطلاح‏نامه است. و بيش از اين نمى‏توان ان دو مطلب را دنبال كرد، چرا كه هر يك از اين دو مطالب فراوانى با خود دارد كه بايد به طور جداگانه و در مجالى كافى ارزيابى شود.

اصطلاح‏نامه و تركيب‏

يكى از مباحث نشبتاً پيچيده در اصطلاح‏نامه اصطلاحات مركب است.

اساساً اصطلاحات نمايه‏اى در اصطلاح‏نامه "به شكل اسم يا عبارت اسمى بيان مى‏شود. اصطلاح نمايه‏اى ممكن است بيش از يك كلمه باشد كه در اين صورت آن را اصطلاح مركب مى‏خوانند" امّا- P} درك آوستين، راهنماى تهيه و گسترش اصطلاح‏نامه يكزبانه، ص8 ناشر مركز اسناد و مدارك علمى ايران.{P اصطلاح مركب در اصطلاح‏نامه چيست؟ "نوعى اصطلاح نمايه‏اى است كه مى‏توان آن را از لحاظ واژه‏شناسى به اجزاى جداگانه تقسيم كرد و هر يك از آن اجزا را مانند يك اسم مستقلاً به عنوان اصطلاح نمايه‏اى به كار برد" و البته اين تركيب يا به صورت وصفى و يا به صورت اضافى مى‏آيد.- P} همان ص{P .7 قاعده كلى، عدم تركيب اصطلاحات در اصطلاح‏نامه است مگر در مواردى كه احتمال انحراف در درك مطلب پيش بيايد.

- P} همان ص{P .27 بنابراين اصطلاحات يا به صورت مفاهيم بسيط ارائه مى‏شوند و يا مركب و اصطلاحات مركب شرايطى دارند كه ذكر شد. حتى الامكان نبايد مفاهيم را به صورت تركيبى ارائه كرد و اين كه در اصطلاح‏نامه اصل، اخذ مفاهيم به صورت بسيط است و مركب يك استثنا است به دو دليل:

الف: ماهيت اصطلاح‏نامه چنان كه در گذشته گفته شد از نظام‏هاى پس همارا است و تركيب در اصطلاحات با پيش همآرايى سازگار است و با اصطلاح‏نامه ناسازگار. هر چه مميزها به كانون افزوده شوند از پويايى اصطلاح در زمان بازيابى فرو خواهند كاست چرا كه قدرت تركيب در زمان بازيابى محدودتر مى‏شود؛ به همين علت، گوناگونى تركيب‏ها نيز افزايش مى‏يابد؛ با وجود اين، هم چنان اصطلاح‏نامه محدود به تركيب‏هاى موجود است؛ ولى بسيط بودن اصطلاح در زمان بازيابى توان تركيب را براى خود حفظ كرده و اصطلاح مى‏تواند تركيب‏هاى متفاوتى را پذيرا گردد؛ بنابراين يك بازيابى راحت و دقيقى مى‏ماند كه البته احتمال ريزش كاذب اطلاعات به دنبال پس همارايى اطلاعات نيز وجود دارد كه در اين خصوص راه‏كارهايى ارائه شده كه در اين مجال نمى‏توان به آن اشاره كرد و فرصتى ديگر مى‏طلبد، فقط بايد به همين مطلب بسنده كرد كه پس همارايى از اركان و ماهيات اصطلاح‏نامه است و نبايد از آن به دلايل مختلف به راحتى گذشت و اين يكى از ويژگى‏هاى برجسته اصطلاح‏نامه با ديگر نمايه‏ها است؛ هر چند اصطلاح‏نامه گاهى تركيب را پذيرفته كه از استتثناها محسوب مى‏شود. بنابراين، هر چه اصطلاحات بسيط در اصطلاح‏نامه افزايش يابد گونه‏گونى اصطلاحات كم‏تر مى‏گردد و اسناد بيش‏تر، و بالعكس هر چه اصطلاحات مركب بيش‏تر شود، گوناگونى در اصطلاح‏نامه بيش‏تر ولى اسناد كم‏تر.

ب: با تركيب اصطلاحات به صورت پيش همارا جوينده اطلاعات در علم به يك انتخاب ناخواسته وادار و ناگزير مى‏شود؛ به اين صورت كه مراجعه كننده در علم با تركيب‏هاى ناخواسته مواجه و راه‏هاى رسيدن به مطالب براى او محدود مى‏شود كه اين امر با اهداف اطلاع‏رسانى و دست يافتن آسان به اطلاعات هم سويى ندارد و چه بسا جوينده متوجه اين تركيب‏ها و منظورشان نشود و به دل سردى وى از اين كار بينجامد.

منابع و مآخذ

1- عباس حرّى، مرورى بر اطلاعات و اطلاع‏رسانى، ناشر كتابخانه س اول.1372

2- على آقابخشى، نمايه‏سازى همارا، ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر.1372

3- درك آوستين، راهنماى تهيه و گسترش اصطلاح‏نامه يكزبانه، ناشر مركز اسناد و مدارك علمى ايران، ويرايش دوم.

4- جنيفر راولى، نمايه‏سازى و چكيده‏نويسى ناشر سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى نشر1374 چاپ اول.

5- شوراى علمى اصطلاح‏نامه، اصطلاح‏نامه فرهنگى فارسى اصفا، ناشر سازمان مدارك فرهنگى انقلاب اسلامى نشر.1374

6- محمدباقر مقدم، در آمدى بر رده‏بندى علوم، ناشر كتابخانه آيت الله مرعشى"ره" نشر1373 چاپ اول.

7- پاولين آترتون، مبانى نظام‏ها و خدمات اطلاعات، ناشر مركز اطلاعات و مدارك علمى ايران نشر.1373

8- محمدهادى يعقوب‏نژاد، در آمدى بر مبانى اصطلاح‏نامه علوم اسلامى، ناشر دفتر تبليغات اسلامى حوزه علميه، چاپ اول.1375

 
امتیاز دهی
 
 


مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب

مطالب مرتبط

پربازدید ترین مطالب
[Control]
تعداد بازديد اين صفحه: 1196
خانه | بازگشت | حريم خصوصي كاربران |
Guest (PortalGuest)

مركز اطلاعات و مدارك اسلامي
مجری سایت : شرکت سیگما