غلامرضا مرادی، مهدی نجیبی
چكیده
نوشتار حاضر به بهانه شناساندن فرهنگ نامه اصول فقه در آغاز به كلیاتی پیرامون دائرةالمعارف نگاری و فرهنگ نامه نویسی پرداخته و در گفتار دوم افزون بر بیان تاریخچه و ویژگیهای فرهنگ نامه اصول فقه در سه بخش (ساختار تشكیلاتی، مراحل اجرایی و شیوه تدوین) به معرفی آن اقدام نموده است.
كلیدواژهها: فرهنگ لغت/ دائرةالمعارف/ فرهنگ نگاری
اندیشمندان در تكاپوی كاوش و تولید اندیشه هماره با پرسشهایی مواجه بودهاند. در اختیار داشتن منابع و مستندها به منزله پیمودن نیمی از مسیر پاسخ به این گونه پرسشهاست؛ و نیم دیگر آن نیز از راه پژوهش، اندیشهورزی و ژرفنگری فراهم میآید.
بدین خاطر «مرجعشناسی» به ویژه در عصر «انفجار اطلاعات» و گسترش شگفتانگیز دانستنیها و آگاهیهای بشری، از جایگاه بالا و اهمیت خطیری برخوردار است. در اهمیت دائرةالمعارفها و كتابهای مرجع همین بس كه موجبات رشد و اعتلای فرهنگی جامعه را فراهم میآورند و راهنمای اهل تحقیقاند.
هنگامی كه مؤلف، محقق، دانش پژوه و یا حتی استادی بخواهد درباره مطلبی به تحقیق و پژوهش دست بزند، در اولین گام به دائرةالمعارف و دانشنامهها نگاه میكند و به مدخلی مراجعه میكند كه پاسخ پژوهش او را بدهد.
در دائرةالمعارف كلید كار به دست او داده میشود و طرح و نقشه كلی تحقیق برای او ترسیم میشود و مفیدترین دانستنیها و آگاهیها در ارتباط با موضوع تحقیق كه شامل تعریف، دیدگاهها، استدلالها، مراجع و منابع دست اول كه خمیرمایه كار هستند در اختیارش گذارده میشود تا در گام بعدی به آنها مراجعه كند. بدین سان فرهنگ نامه و دائرةالمعارف هر چند پاسخ نهایی محقق نیست اما راهنما و جهتدهنده پژوهشگر است.
دائرةالمعارف و فرهنگ نامهها پاسدار میراث فرهنگی و نشانگر هویت علمی یك جامعهاند به گونهای كه بود و نبود آنها نشان از زنده بودن یا ركود و پژمردگی «علمی-فرهنگی» جامعه است.
در جستار حاضر كه به منظور آشنایی با «فرهنگ نامه اصول فقه» به رشته تحریر درآمده، مناسب دیده شد قبل از پرداختن به معرفی فرهنگ نامه مورد نظر كلیاتی پیرامون « دائرةالمعارف نگاری» ارایه شود.
1- تعریفها
1-1- دائرةالمعارف
این واژه ترجمان عربی لفظ به لفظ واژه فرانسوی «Encyclopedie» یا واژه انگلیسی «Encyclopaedia» است.1
و در اصطلاح گزیدهای فشرده از دانستنیها و آگاهیهای دقیق، موثق، طبقهبندی شده و روزآمد از همه حوزههای معرفتی دانش بشری یا حوزهای خاص است كه زبدگان رشتههای مختلف آن را گردآوری كردهاند و سپس با نظمی خاص (الفبایی، ردهای، موضوعی) مرتب شده است.
تصوری كه امروز دانش آموختهگان غرب از دائرةالمعارف دارند گستردهتر از آن چیزی است كه در بالا ذكر شد.
« دائرةالمعارفها» امروزه به كتاب مرجعی گفته میشود كه دربردارنده گزیدهای فراگیر از همه حوزههای دانش بشری (دائرةالمعارف عمومی) یا حوزهای خاص از دانش است (دائرةالمعارف تخصصی) كه این حوزه خاص نیز یا یك رشته از دانش بشری است (مانند فرهنگ نامه اصول فقه) یا گروهی از دانشهای مربوط به هم (مانند فرهنگ نامه علوم اسلامی) كه مطالب یا مقالات آن را مؤلفانی متخصص و زبده نوشته و ویراستاران ماهر و دانشمند آن را ویراستهاند (علمی و شكلی) و مدخلهای آن براساس نظامی خاص (الفبایی، ردهای، موضوعی) طبقهبندی شده است كه امكان دارد همراه تصویرهای گویا، نقشهها و جدولهای آماری باشند، و نیز دارای سیستم ارجاع متقابل و فهرست موضوعی الفبایی باشند.2
1-2- فرهنگ نامه
فرهنگ نامه اسمی است مركب برای كتابی كه در آن دانش و فرهنگ باشد؛ فرهنگ نامه را معادل « دائرةالمعارف» در عربی و «انسیكلوپدیا» در انگلیسی دانستهاند.3
1-3- دانشنامه
دانشنامه واژهای است فارسی كه آن را به نامهای حاوی دانش و علم كه در آن از دانستنیها سخن رفته باشد، تعریف كردهاند و مترادف با فرهنگ نامه است این واژه در زبان و ادبیات فارسی پیشینهای دیرینه دارد چنان كه ابنسینا نام كتابی را كه نخستین دائرةالمعارف علوم فلسفی در ایران است «دانش نامه علایی» گذارد. 4
دانشنامه را میتوان گزیدههایی از دانستنیها و آگاهیهای بشری دانست كه در یك جا جمعآوری شده و برای عموم فرهیختگان قابل درك و فهم است و مراجعه به آن سهل و آسان است.
1-4- فرهنگ
فرهنگ یا فرهنج در فارسی باستان معنای «ادب و پرورش» را میداد و در فارسی نو به معنای «تعلیم و تربیت»، «عقل و دانش»، «خوب و نیك»، «كتاب لغت» و به كار رفته است؛ در این بحث منظور از «فرهنگ» كتابی است دربردارندة مجموعهای از لغتها كه معادل كلمه انگلیسی «Dictionary» است.5
2- تفاوت فرهنگ و دائرةالمعارف
واژههای فرهنگ، فرهنگ نامه، دانشنامه و دائرةالمعارف در تداول عام به یك معنا به كار میروند؛ ولی در نزد خواص چنین نیست. به اعتقاد برخی، در فارسی معاصر سه واژه «فرهنگ نامه»، «دانشنامه» و « دائرةالمعارف» در یك معنا به كار میروند و با واژه «فرهنگ» كه به معنای كتاب لغت یا واژهنامه است، تفاوت دارند.
برخی دیگر بر این باوراند كه دائرةالمعارفها به لحاظ شمول به عمومی و تخصصی تقسیم میشوند.
- دائرةالمعارف عمومی: كتاب مرجعی است كه در آن اطلاعات و آگاهیهایی در همه زمینههای فرهنگ و معارف بشری در شكل مقالاتی (مختصر یا مفصل) گردآوری شده است مانند دائرةالمعارف بزرگ ژاپن.
- دائرةالمعارف تخصصی یا اختصاصی: كتاب مرجعی است با مقالات تخصصی در رشتهای خاص كه به منظور برآوردن نیاز دانشیان و دانشپژوهان در زمینهای خاص تهیه میشود مانند دائرةالمعارف فلسفه، این عده «دائرةالمعارف تخصصی» و «دانشنامه» را مترادف یكدیگر دانستهاند.6
3- تاریخچه دائرةالمعارف نگاری
دائرةالمعارف نویسی پیشینهای بس كهن دارد به گونهای كه امروزه به سختی میتوان نام دائرةالمعارف را بر دائرةالمعارفهای نخستین گذارد. بخشهایی از یك دائرةالمعارف كهن كه تاكنون به دست آمده است مربوط به دوره یونان باستان است. بسیاری ارسطو را نخستین كسی میدانند كه به گردآوری مجموعه اطلاعات و دانشهای بشر اقدام كرده است.
برخی بر این باوراند كه تاریخ دائرةالمعارف نویسی در شرق طولانیتر از غرب است و اولین دائرةالمعارف را به چینیها منسوب مینمایند.7
3-1- تحولات دائرةالمعارف نویسی
آن چه اهمیت دارد این است كه در طول تاریخ دائرةالمعارف نویسی سه دوره عمده وجود دارد:
الف- دوره آغازین
این دوره از آغاز تا اوایل قرن هفدهم به طول انجامید، دائرةالمعارفهایی كه در این سالها نوشته شده كمترین شباهت را به دائرةالمعارفهای امروزین داشته و از دو ویژگی برخوردارند:
- نخست این كه كاری فردی هستند (نه گروهی) و دربردارنده دیدگاه دانشمندی خاصاند.
- دوم این كه، این تألیفات كتاب مرجع به اصطلاح امروزین نبودند بلكه به منظور تعلیم و یا تفریح «باسواد»ها یا قشر خاصی از آنان نوشته میشدند.
ب- دوره تحول
شروع قرن هفدهم همزمان بود با تحول در سبك نگارش دائرةالمعارفها كه از آن به عنوان نقطه عطفی در تاریخ دائرةالمعارف نویسی یاد میشود. در این برهه از زمان «فرانسیس بیكن» به قصد تألیف دائرةالمعارفی به سبك جدید آثارش را به روش علمی طبقهبندی كرد.
ثمره تلاش او رهنمودی گرانقدر در زمینه نگارش دائرةالمعارفها تلقی شد و راه را برای نویسندگان بعدی هموار ساخت به گونهای كه با شروع قرن هیجدهم دائرةالمعارفهایی با شكل و شمایل امروزین به رشته تحریر درآمد.
ج- دوره شكوفایی
این دوره از آغازین روزهای قرن نوزدهم میلادی شروع شد و تاكنون ادامه دارد همه شاخصههای اصلی دانشنامههای نوین كه عبارتاند از: «گزیدهگویی جامعنگری، مستندنویسی، فشردهنویسی، ایجاز، ریزكردن مطالب، ارجاع به منابع دست اول، طبقهبندی و نظم، ارجاعهای دوطرفه، ویراستاریهای سطح عالی، مصور بودن، فهرست موضوعی در این زمان ابداع شد. 8
3-2- دائرةالمعارف نگاری در جهان اسلامی
تاریخ اسلام، تاریخ ظهور و گسترش علم و فرهنگ درخشانی است كه تا تاریخ بشر وجود دارد زندگی از آن گرمی و نشاط میگیرد.
جرج سارتون در كتاب «مقدمه بر تاریخ علم» دورههای تاریخ علم را به ادوار پنجاه ساله تقسیم كرده و هر دوره را به نام یكی از برجستگان علم نامگذاری میكند، از سال 750 تا 110 میلادی یعنی 350 سال از تاریخ علم را با نامهایی چون جابر، خوارزمی، رازی، مسعودی، ابوالوفاء، بیرونی، خیام مزین میكند و در ادوار بلافصل بعدی نیز گرچه چهرههای غربی اندكاندك خودنمایی میكنند ولی درخشش ابن رشدها، طوسیها و ابن نفیسها چشمگیر است، این افراد زبدگان حوزههای شیمی، جبر، پزشكی، جغرافیا ریاضی، فیزیك و اخترشناسی عصر خود بودهاند.
دانشمندان اسلامی سابقه دیرینهای در زمینه واژگاننگاری و فرهنگنویسی دارند و از نظر تبیین شیوه جمعآوری اصطلاحات، خدمات ارزندهای ارائه كردهاند. درباره تاریخچه نگارش دائرةالمعارفها برخی بر این عقیدهاند كه دائرةالمعارف نویسی در جهان اسلام از قرن سوم هجری از زمانی شروع شد كه «ابنقتیبه» نخستین دائرةالمعارف جهان اسلام را با نام «عیونالاخبار» در موضوعاتی چون قدرت، جنگ، شرافت، شخصیت، یادگیری، زیباشناسی، دوستی، عبادت، غذا و زنان به نگارش درآورد.
این نهضت علمی در قرن چهارم با نگارش دائرةالمعارفهایی چون «الفهرست» ابن ندیم «رسائل اخوانالصفا» دنبال شد و تاكنون ادامه دارد.
ایرانیان در روند رشد علم در جهان اسلام سهم به سزایی داشتهاند و دائرةالمعارفهای زیادی در جهان اسلام به عربی و فارسی تألیف و تدوین نمودهاند. قدیمیترین دائرةالمعارف گونه در ایران «دینكرت» است كه دائرةالمعارف دینی زرتشتی به زبان پهلوی است كه در قرن دوم و سوم هجری در نه جلد منتشر شد. در قرن سوم هجری «ابوحفض سغدی» نخستین فرهنگ لغت فارسی را نوشت؛ ایرانیان با ترجمه آثار عربی به فارسی توانستند خدمات متقابلی به اسلام و ایران انجام دهند.9
4- معرفی فرهنگ نامه اصول فقه
4-1- تاریخچه
پس از انقلاب شكوهمند اسلامی و فراهم آمدن بستر فعالیتهای پژوهشی با در نظر گرفتن پیشینه درخشان فرهنگ و تمدن ایرانی و اسلامی و با توجه به محدودیت مدخلهای دائرةالمعارفهای موجود و ناكافی بودن آنها در گستره علوم اسلامی و نیز هجوم فرهنگهای بیگانه به فرهنگ و آموزههای اصیل اسلامی نیاز به تلاشی گسترده و نو، به منظور شناساندن فرهنگ و تمدن اسلامی به دینپژوهان احساس میشد یكی از حركتهای بنیادین در این زمینه طراحی نظام اطلاعرسانی معارف اسلامی بود كه براساس آن اطلاعات مربوط به علوم اسلامی سازماندهی و به شیوهای نو و كارآمد با بهرهگیری از ابزار فنّی مدرن، دسترسی به آنها سهل و آسان گردد، كه تهیه و تدوین فرهنگ نامههایی با اصول و ضوابط علمی یكی از لوازم این طرح بزرگ به شمار میآید.
آن چه كه ضرورت این كار را دو چندان میكرد این بود كه ویراش جدید « دائرةالمعارف اسلام» در غرب مانند ویرایشهای قبلی آن با برخی غرضورزیها و اشتباهات اساسی همراه بود.
در راستای پاسخگویی به این نیاز فراگیر «واحد اصطلاح نامه علوم اسلامی» به ریاست حجه..الاسلام والمسلمین جناب آقای «یعقوبنژاد» به منظور برداشتن گامهای اساسی و بنیادین در زمینه بسترسازی برای تولید اندیشههای ناب و پیریزی شالودهای مدرن و كارآمد برای ذخیرهسازی دانستنیها و آگاهیهای اسلامی و تألیف و تدوین كتب مرجع در سال 1370 تأسیس شد10 و تاكنون موفق به تهیه و تدوین آثاری با ارزش در زمینه علوم اسلامی شده است كه فرهنگ نامه اصول فقه از آن قبیل است.
«فرهنگ نامه اصول فقه» كاری است از «گروه پژوهشی اصول فقه» واحد اصطلاح نامه علوم اسلامی كه وابسته به مركز مطالعات و تحقیقات دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم میباشد.
این گروه كه در سال 1374 فعالیت خود را آغاز نمود با بهرهگیری از محققانی زبده كار آشنا و دانشآموخته حوزه و دانشگاه و با برخورداری از حمایتهای فكری اساتید فن در اولین گام به تهیه اصطلاح نامه اصول فقه با بیش از پنج هزار و سیصد اصطلاح اقدام نمود كه در سال 1378 به چاپ رسید. 11
در دومین گام درصدد تدوین «فرهنگ نامه اصول فقه» برآمد، و این كار طاقتفرسا و دیربازده را با هفت نفر محقق فرهنگ نامه نگار، یك ویراستار و البته راهنمودها و پشتیبانیهای بیدریغ مسئول واحد اصطلاح نامه علوم اسلامی به انجام رساند.
4-2- ویژگیها
- شماره مدخلهایی كه در ویرایش اول این فرهنگ نامه ارایه میشود بیش از سه هزار است كه از نظر گستره كار دانشنامه نویسی در علم اصول فقه بیمانند است.
- یكی دیگر از ویژگیهای منحصر به فرد این فرهنگ نامه آن است كه تعیین و طبقهبندی مدخلهای آن بر پایه «اصطلاح نامه اصول فقه» طرحریزی شده و هم زمان با انتشار، برنامه نرمافزاری آن نیز طراحی و به اجرا درآمده است.
- از دیگر ویژگیهای این مجموعه نفیس آن است كه مدخلهایش از میان منابع شیعی و سنی انتخاب شدهاند و حدود دویست منبع از منابع اصولی شیعه و سنی پشتوانه این كار عظیم است كه به تناسب به آنها رجوع شده است.
این دانشنامه در سه جلد عرضه میشود كه جلد اول آن با حدود هزار مدخل به واحد نشر تحویل داده شده است كه بزودی در اختیار علاقهمندان قرار خواهد گرفت؛ ویرایش نهایی جلد دوم نیز رو به اتمام است و جلد سوم آن نیز در انتظار ویرایش نهایی و آخرین اصلاحات میباشد.
به منظور انتقال تجربیات گرانبها به سایر مؤسسات پژوهشی نوپیدا كه در این عرصه دست به فعالیت میزنند و آشنایی بیشتر با فرهنگ نامه اصول فقه و گروه مؤلفان و نیز خصوصیات و شیوه كار بایسته است مطالبی پیرامون ساختار تشكیلاتی، مراحل اجرایی و شیوهنامه تدوین فرهنگ نامه اصول فقه ارائه شود:
4-3- ساختار تشكیلاتی
گروه دانش نامه اصول فقه از اركان زیر تشكیل شده است:
- مسئول گروه - استاد مشاور
- اعضای گروه - منشی گروه
4-4- مسئول گروه
مسئول گروه كه از آغاز تا انجام كار همراه گروه بوده است، بیش از یازده سال سابقه شركت در درسهای خارج فقه و اصول حوزه علمیه را دارد و افزودن بر آن دارای مدرك كارشناسی ارشد در رشته حقوق خصوصی از دانشگاه تهران و فارغالتحصیل رشته تخصصی كلام حوزه علمیه قم است كه سابقه هشت سال تدریس در رشته فقه و اصول در حوزه و دانشگاه، و نیز بیش از ده سال كارهای پژوهشی را داشته و مقالاتی نیز به چاپ رسانده است و از آن جا كه از اعضای گروه نگارش اصطلاح نامه اصول فقه است، آشنایی كاملی با فن اصطلاح نامهنگاری دارد و افزون بر آن عضو شورای علمی «دانشنامه كلام اسلامی» مركز تخصصی كلام حوزه عملیه قم نیز میباشد.
اهم وظایف مدیر گروه عبارتاند از:
- تشكیل گروه و انتخاب اعضای آن با مشورت و تصویب مسئول واحد
- اجرای سیاستهای كلی و تعیین اولویتهای گروه
- تعیین منشی گروه
- تشكیل حلقههای كاری و تقسیم كار میان آنان
- نظارت علمی مستمر بر روند كار اعضاء و ارائه رهنمودهای لازم
- ارتباط با مسئول واحد و سایر مدیران
- ارتباط با مؤسسات پژوهشی دیگر با هماهنگی مسئول واحد
- ویراستاری علمی و نظارت بر ویراستاری شكلی
4-5- اعضای گروه
اعضای گروه «فرهنگ نامه اصول فقه» همگی از دانشآموختگان و فضلای حوزه علمیه قم هستند كه افزون بر ده سال سابقه شركت در درسهای خارج فقه و اصول حوزه علمیه را دارا هستند و برخی نیز دارای مدرك دكترای رشته فقه و حقوق اسلامی از دانشگاه تهران و یا فارغالتحصیل رشتههای تخصصی حوزه علمیه قم و از مدرسان حوزه و دانشگاه و همگی آشنای با فن اصطلاح نامهنگاری و دارای سوابق طولانی پژوهشیاند.
4-6- استاد مشاور
استاد مشاور كه به پیشنهاد مدیر گروه و تصویب شورای پژوهشی واحد انتخاب میشود دارای شرایط و وظایف زیر است:
شرایط:
- از متخصصان رشته اصول فقه و دست كم دارای مدرك اجتهاد و یا دكتری باشد؛
- از مدرسان با سابقه فقه و اصول و یا صاحب اثری ارزنده در این رشته باشد؛
- با فن اصطلاح نامهنگاری و نگارش فرهنگ نامه آشنا باشد؛
- دارای وقت آزاد و مفید باشد.
4-7- وظایف
- شركت در جلسات مشورتی گروه و ارائه نظر برای حل مشكلات
- نظارت مستمر بر محتوای علمی و ارائه راهكارهای اصلاحی
- ارائه نظر در زمینه شناسایی منابع و طبقهبندی آنها
- شركت در شورای پژوهشی واحد (در صورت دعوت)
4-8- منشی گروه
منشی گروه لازم است افزون بر آشنایی با خدمات اداری و بایگانی اسناد و مدارك با فن اصطلاح نامه نگاری و نگارش فرهنگ نامه نیز آشنا باشد.
وظایف
- تهیه وسایل و ابزار مورد نیاز گروه
- تنظیم و بایگانی اسناد و مدارك
- تشكیل پروندههای علمی و طبقهبندی كردن مقالهها
- اعلام ساعت و روز برگزاری جلسات گروه
- پاكنویس كردن مقالهها در صورت لزوم
- پیگیری امور رایانهای و نشر
5- مراحل اجرایی فرهنگ نامه اصول فقه
5-1- شناسایی منابع و مآخذ از راههایی چون:
- رجوع به كتابخانههای عمومی و تخصصی
- رجوع به بانكهای اطلاعاتی و شبكههای اطلاعرسانی
- مشورت با اساتید فن به ویژه استاد مشاور
5-2- طبقهبندی منابع به لحاظهای گوناگون چون:
- شیعه و سنی بودن
- دست اول بودن یا نبودن
- قدیم یا جدید بودن
5-3- كد گذاری منابع
كد گذاری منابع به منظور صرفهجویی در وقت و بالا رفتن سرعت و ضریب امنیت كار به شكل زیر انجام میپذیرد.
«این كدها در هنگام چاپ مكتوب به نام منبع موردنظر براساس برنامه نرمافزاری تبدیل میشود»
5-4- تهیه شناسنامه اسناد:
شناسنامه اسناد در فرمهایی كه حاوی اطلاعات ذیل است، ثبت میگردد:
« نام اثر، نام صاحب اثر، مترجم، محقق، ناشر، نوبت نشر، سال نشر، تعداد جلد»
5-5- تهیه فیشهای تحقیقاتی به تناسب مراحل كار
5-6- تعیین مدخلها كه براساس اصطلاح نامه اصول فقه انجام میگیرد
5-7- تشكیل حلقههای كاری برای تصویب ابتدائی و نهایی
كار فرهنگ نامه اصول فقه با تشكیل سه حلقه به انجام رسید؛
در حلقه اول و دوم كه هر یك از سه نفر محقق تشكیل شدهاند ابتدا هر رده- برای مثال رده استصحاب- به یك محقق واگذار شده آنگاه بعد از تهیه مقاله اولیه هر یك از این مقالهها در همان حلقه به تصویب میرسد و برای بازنگری و یا بازنگاری به گروه دیگر تحویل میشود، در نهایت مصوبات این دو حلقه در حلقه سومی كه متشكل از مدیر گروه و مسئولان حلقه اول و دوم است به تصویب نهایی میرسد.
5-8- تحویل به گروه نظارت
این كار به منظور نظارت شكلی و محتوایی از لحاظ رعایت آییننامهها و شیوهنامههای اجرایی صورت میگیرد.
5-9- ویراستاری شكلی
5-10- كنترل نهایی توسط مدیر گروه
5-11- تحویل به گروه رایانه
5-12- غلطگیری و نسخهخوانی
5-13- تحویل به شورای پژوهشی
5-14- تأیید نهایی مسئول واحد
5-15- تحویل به واحد نشر
5-16- پیگیری امور نشر
6- كلیاتی از شیوهنامه تدوین فرهنگ نامه اصول فقه
6-1- ضوابط و اصول كلی
این ضوابط كه لازم است همواره مدنظر محققان باشد عبارتند از:
- گزیدهنویسی؛
- فشردهنویسی و پرهیز از تكرار؛
- مستند بودن مطالب؛
- گزارشی بودن و رعایت اصل بیطرفی؛
- استفاده از منابع دست اول؛
- یك دستی و انسجام مطالب؛
- رواننویسی.
6-2- ساختار و شكل كلی متن مقالات
- تعریف لغوی و خصوصیات شكلی و اعرابی؛
- تعریف اصطلاحی؛
- جایگاه اصطلاح در علم اصول فقه؛
- شرح، توضیح و آوردن مثال؛
- شاهد مثالهایی از متن اسناد؛
- آراء و دیدگاههای مختلف و دلایل آنها؛
- نكات ضروری مرتبط با مطلب.
6-3 شیوه نگارش
- فارسینویسی؛
- جدانویسی؛
- رعایت علایم سجاوندی مانند استفاده بجا از نقطه، ویرگول، نقطه ویرگول؛
- قراردادن اسامی افراد، اماكن، آیات، و نقل قولهای مستقیم در گیومه؛
- ترجمه آیات، روایات و متون عربی؛
- آوردن مطالب و نكات مفیدی كه با متن ارتباط دارند در پایان متن بعد از كلمه «نكته:»؛
- ارجاع كامل به مدخل دیگری برای توضیح بیشتر با به بكارگیری علامت «نیز ر.ك:»؛
- آوردن توضیحات و شرح بیشتر در مواقع لزوم بعد از نماد «توضیح:»؛
6-4- شیوهنامه آدرسدهی
- لزوم یكسان بودن اسناد مورد استفاده از ابتدا تا انتهای كار از لحاظ نوع چاپ، ناشر، سال نشر و شماره صفحات؛
- آدرسدهی در فرهنگ نامه اصول فقه به دو گونه است:
1- مستقیم
2- غیرمستقیم
آدرسدهی مستقیم پس از شمارهگذاری در متن به صورت زیر انجام شده است:
1-106/2/103/3
2-40/1/101/3
- آدرسدهی غیرمستقیم بعد از نماد «ر.ك:» به صورت زیر انجام شده است:
50/2/144/3
23/5/116/3
120/2/200/3
- اگر دو مطلب جدای از هم، از یك صفحه منبعی به طور «نقل قول مستقیم» آورده شوند، آدرس آن به شكل زیر میآید:
1 و 2-168/102/3
- چنانچه مطلبی در بیش از یك صفحه به طور مسلسل آورده باشند، افزون بر صفحه شروع، صفحه پایانی نیز آورده شده است مانند:
(251-255)/102/3
- اگر مطلبی در دو جای یك سند آمده باشد و صفحات غیرمسلسل باشد به شكل زیر عمل میشود:121
و 85/244/3
- كتابهایی كه دو جلد در یك مجلد و دارای شماره صفحات مسلسل است. آدرس آن به شكل زیر میآید:
85/2 و 1/106/3
50/4 و 3/234/3
- كتابهایی كه جلد اول آنها چاپ شده و جلدهای دیگر هنوز منتشر نشده است آدرس آن به شكل زیر آمده است:
77/1/134/3
- آدرس كتابهایی كه دو جلد در یك مجله و دارای صفحات غیرمسلسل است به گونه زیر آورده شده است:
55/1/104/2
79/2/104/3
-كتابهایی كه دارای قسمتهای مختلف در یك جلد میباشند، اگر شماره جلد را داشتند بعد از شماره جلد شماره آن قسمت- كه مطلب از آن نقل شده- به شكل زیر میآید:
و چنانچه شماره جلد نداشته باشند فقط شماره قسمت میآید مانند:
- آدرسدهی آیات به شكل زیر است:
- در آدرسدهی لغت نامهها به شكل زیر عمل شده است:
فرهنگ معین، ماده نمازگزار
لغتنامه دهخدا، ماده تشكر
المنجد، ماده، «ضرب»12
پینوشتها:
1- مقاله «دائرةالمعارفها و واژهنامهها» از دائرةالمعارف بریتانیكا، ج 18، ص (365-385)، ویرایش 1985).
2- همان.
3-لغتنامه دهخدا، واژه «فرهنگ نامه».
4- محمدحسین قرشی، مقاله «تاریخچه دائرةالمعارف نگاری در جهان» كیهان فرهنگی، سال سیزدهم، شماره 127، ص 30.
5- فرهنگ نفیسی، واژه «فرهنگ».
6- پوری سلطانی و فروردین راستین، كتاب اصطلاح نامه كتابداری، ص 128.
7- نورالله مرادی، مقاله « دائرةالمعارفها را بشناسید» نشر دانش، شماره 5، سال 1360، ص 51.
8- هوشنگ اعلم، مقاله «عنوانهای اصلی و فرعی دائرةالمعارفنویسی در غرب «كیهان فرهنگی، سال سیزدهم، شماره 127، ص (44-47).
9- محمدحسین قرشی، مقاله «تاریخچه دائرهالمعارف نگاری در جهان»، كیهان فرهنگی، سال سیزدهم، شماره 127، 25.
10- اركان و گروههای پژوهشی واحد اصطلاح نامه علوم اسلامی عبارتند از:
الف: اركان
- مسئول واحد
- شورای پژوهشی
- شورای برنامهریزی اجرایی
-كمیتههای تخصصی
-آموزش و نظارت
ب: گروههای پژوهشی
- علوم قرآنی - منطق
- فلسفه اسلامی - فقه
-اصول فقه - عرفان
- كلام اسلامی - حقوق
- اخلاق اسلامی - علوم حدیث
11- «اصطلاح نامه» برگردان واژه انگلیسی تزاروس «Thesaurus» است.
در علم اطلاعرسانی «تزاروس» به معنای «گنجینه واژگان» و «واژگاننامه» است.
اصطلاح نامه كتابی است مرجع كه در آن واژگان كلیدی با به كارگیری زبان نمایهای به گونهای نهادینه و روشمند گردآوری شده و میان آن روابط معنایی (همارز، سلسله مراتبی، وابستگی) برقرار، و براساس نظام خاصی (الفبایی، نظام یافته، سلسله مراتبی) طبقهبندی شدهاند.
- برای آگاهی از تفاوت اصطلاح نامه با فرهنگ، به مقدمه اصطلاح نامه با فرهنگ، به مقدمه اصطلاح نامه علوم قرآن ص 5 رجوع كنید.
12- آییننامه داخلی فرهنگ نامه نگاری گروه اصول فقه، واحد اصطلاح نامه علوم اسلامی.